در روزگاری نه چندان دور محسن مخملباف بر پیشانی اولین رمانش «باغ بلور» نوشت : «به زن، زن مظلوم این دیار». مخملباف برای یادآوری همه رنجهایی که زن ایرانی در طول این تاریخ پر فراز و نشیب مردسالارانه تحمل کرده بود رمانش را به زن مظلوم این دیار تقدیم کرد و حالا دو دهه بعد از باغ بلور بعد از دیدن عصر جمعه باز ایدهٔ اصلیای که خودش را به ذهن تحمیل میکند همان مظلومیت تاریخی زن ایرانی است. عصرجمعه را میتوانیم سوگنامهای بدانیم برای جامعه امروز ایران که همچنان سنتهای غلط مردسالارانه در گوشه کنار آن حفظ میشوند و همچون گذشته زنان تبدیل به قربانیانی خاموش میشوند که وکیل مدافعی هم ندارند.
عصرجمعه اولین فیلم بلند مونا زندی حقیقی است که تا پیش از این عکاسی میکرد و پرترههایش از سینماگران و هنرمندان شهرتی یافته بود. او دو فیلم کوتاه داستانی به شیوه ۳۵ میلیمتری ساخته به نامهای «راز نگاه» و «عکس بدون قاب» که قابل توجه بودهاند و تجربه دستیاری کارگردانهایی چون کیانوش عیاری و رخشان بنیاعتماد را نیز کسب کرده است. او در تدوین هم تجاربی کسب کرده و در فیلمهای «راهبان» و سریال «شاخ گاو» و مستند «راه ابریشم» تدوینگر بوده. با همین اولین فیلم بلند میتوان مونا زندی را متأثر از نوع نگاه اجتماعی و سبک و سیاق فیلمسازی و داستانپردازی رخشان بنیاعتماد دانست. همکاری با بنیاعتماد در فیلم «زیرپوست شهر» جزو کارهای اولیه زندی در سینمای ایران بود. جالب اینجاست که فرید مصطفوی فیلمنامه عصرجمعه را نوشته است؛ فیلمنامهنویسی که با بنیاعتماد در فیلمهای زیرپوست شهر، خون بازی و چند فیلم دیگر همکاری داشته است. مونا زندی را میتوان در کنار شالیزه عارفپور (کارگردان فیلم حیران) و سپیده عبدالوهاب و چند تن دیگر جزو نسل جدید سینماگران زنی دانست که میتوانند سینمای اجتماعی از نوع رخشان بنیاعتماد را ادامه دهند. سینمایی زنانه، متعهد، واقعگرا و مستندوار که ناهنجاریهای مبتلا به زنان طبقه متوسط و زیر متوسط ایران را بر بستری اجتماعی بازتاب میدهد. ادامه…