نگریستن، فعالیتی است خلاقانه که به تلاش نیاز دارد. هر آنچه در زندگی روزمره میبینیم، کم و بیش با عادتهای اکتسابی دستخوش تغییر شکل میشوند و تلاش برای دیدن چیزها بدون آنکه شکلشان دچار تحریف شود به چیزی چون شهامت نیاز دارد.
«آنری ماتیس»
موجودات زنده و بیجان اطراف ما هر کدام به واسطه تعاملاتی که با یکدیگر دارند منشاء اتفاقات و تغییراتی هستند که با خود ماجراها و یا حداقل یک ایده اولیه یک داستان را همراه دارند. مهم این است که با نگاهی دقیقتر و همدلانه به آنها بنگریم. با گوشِ چشم صدایشان را بشنویم و راه را برای بیان قصهای که دارند هموار سازیم. این مجموعه سعی دارد تا راهی باشد که اطرافمان را بهتر ببینیم و راحتتر از آنها بنویسیم.
—
یک بعد از ظهر آخر هفته، در محل کار یا پاتوق همیشگی، وقتی جمع رفقا جمع نیست، فرصت مناسبی است برای مرور خاطرات. تاثیر نامریی اشخاص را میتوانم حس کنم. کمترین اثری که میتوانم به آنها توجه کنم اثر انگشت و لکههایی است که روی میز شیشهای دیده میشود. هر کدام حتما برای خودشان شخصیت و ماجرایی پنهان دارند. گوشهای اثر انگشتی بزرگ را کنار اثر انگشتانی کوچکتر پیدا است. باید جایی باشد که آقای حامدی نشسته بوده. آن دیگری هم شاید مال دختر سه سالهاش باشد. کار را میشود با یک چرا ادامه داد. چرا دختر بچه همراه پدرش اینجا آمده؟ پاسخها میتواند چند جور باشد:
۱. همسر آقای حامدی آن روز وقت دکتر داشته.
۲. سهشنبهها با دوستهاشان قرار استخر دارند و ورود بچههای زیر چهار سال به استخر ممنوع است.
۳. خانمش چهارشنبه امتحان مهمی دارد و خانه بدون بچه جای بهتری برای مطاله است. ادامه…