جشنواره سراسری تئاتر ماه عصر شنبه ۲۹ مهرماه با معرفی برگزیدگانش به کار خود پایان داد. جشنوارهای که از دو جنبه شاخص و قابل توجه بود. جنبه اول شرکتکنندگان آن، که متشکل از گروههای جوان و بیشتر گمنام و کمتر شناخته شده کشور بودند و جنبه دوم هم محتوا و مضامین نمایشها که ظاهرا باید دارای وجوه عمیق، معنوی و دینی باشند. همین وجه دوم است که این جشنواره را مسمی به «ماه» میکند؛ معنویت، اندیشه و هنر. اما متأسفانه جشنواره و نمایشها غیر از یکی دو مورد، آن طور که توقع میرفت نتوانست انتظارها را برآوره کند. چرا؟ پاسخش را مختصر و موجز میگذارم بین این سطرها و خطوط:
۱. محل برگزاری نمایشها حوزه هنری سازمان تبلیغات بود با سالنهای چندگانهاش. هر کدام از نمایشها، خصوصا در بخش بزرگسال چیزی بین ۱۵۰ تا ۵۰۰ نفر تماشاچی داشت که عموما از هنرجویان و دانشجویان تئاتر و سینما بودند. به اینها، مهمانهای دعوت شده خود وزارت ارشاد و حوزه هنری و مهمان اختصاصی گروهها –که از شهرستان آمده بودند- را هم اضافه کنید. با این اوصاف معلوم نیست مسئولین برگزاری با چه تصور و محاسبهای سالنهای ۳۰ و ۴۰ نفرهشان را برای این نمایشها در نظر گرفته بودند. ازدحام جمعیت یک ساعت قبل نمایش داستانی بود و ورود داورانی که یک سومشان با عصا و کمک راه میرفتند داستانی دیگر. وقت نمایش یکی دو تا از نمایشها به خاطر داد و فریاد تماشاچیان از شدت فشار، کسی صدای بازیگران را تا نیم ساعت نمیشنید. وقت اجرای یکی دیگر از نمایشها یکی از تماشاچیها بر اثر ازدحام روی دکتر دلخواه –یکی از داوران– تکیه داده بود. رد شدن جناب عزت الله انتظامی از میان ازدحام –بخوانید دیوار گوشتی– آدمها نیز برای خودش روایتی است دگر.
۲. گزینش جشنواره در نهمین دوره با یک تغییر عمده و بزرگ همراه بود. دیگر فراخوانی سراسری برای همه گروهها برگزار نشد؛ به جایش حوزه هنری هر استان با همکاری اداره ارشاد شهرستان موظف بودند فراخوان و مسابقهای درونی استانی تشکیل داده و بهترین تئاتر را به جشنواره معرفی کنند. این کیفیت گزینش همان و رابطه با مسئول گزینش و فرستادن گروه خود اداره ارشاد و حوزه هنری همان. هستند گروههایی که اصلا از فراخوان مطلع نشدند؛ گزنیش و مسابقه و اینها که بماند. کاملا مشخص بود همه نمایشها با یک گزینش یک دست و عادلانه پا به عرصه رقابت نگذاشته بودند. کسانی که چند دوره قبل را دیده بودند ضعف این دوره را مشهود میدانستند.
۳. اینکه در یک نمایش کمدی (آپارتمان ابدی) شخصیتها روح هستند؛ یا در تئاتری دیگر همه در مسافرخانهای در مشهد هستند (پشت بوم) و امثال اینها هیچ کدام دلیل نمیشود نمایشی را حتی با وجود خط روایی دراماتیک دارای اندیشه معنوی و مضمون دینی دانست. همانطور که چند تار موی بیرون از روسری نیز نمیتواند داستانی را ضد دینی کند. حال چه کسی اینها را گزینش کرده و به عنوان تئاتر «ماه» ی (مسمی به معنویت و اندیشه و هنر!) معرفی کرده، پیدا کنید پرتغال فروش را.
۴. اصل ایده و ایجاد جشنوارهای برای گروههای جوان و نورسیده نه فقط خوب که با اهمیت و ضروری است و چه عالی است وقتی با این مفاهیم و مضامین همراه میشود. از سوی دیگر داوران، این جشنواره را مقدمهای برای تئاتر فجر دانسته و بیان کردند که برگزیدگان باید بتوانند در جشنواره تئاتر فجر شرکت کنند. اما با این برنامهریزی و اجرا نه «ماه» درخشانی داریم و نه مقدمه و پیشوازی برای فجر.