سالها، منبع الهامبخش خود را در تنهایی به موزه رفتن دنبال کردهام. تنهایی رفتن کلید ماجرا است. وقتی با دیگران هستم این سوال که آیا به آنها خوش میگذرد یا اینکه من خیلی معطل میکنم مدام ذهنم را مشغول میکند.
یکی از اولین شعرهایی که تا حالا منتشر کردهام، سرودهای است که با نگاه کردن به پرتره مادا پریماوزی اثر گوستاو کلیمت واقع در موزه هنرهای متروپولیتن الهام گرفتهام، درست وقتی که نوزده سالم بود و تقریبا هیچ دوستی در نیویورک نداشتم. شعر دیگری هم دارم که جرقهاش با نقاشی تولد اثر مارک شاگال زده شد.
عاشق موسسه هنر شیکاگو و موزه جورجیا اوکیف هستم. به ندرت دوربینی را با خود همراه میبرم ولی دفترچه یادداشتم همیشه همراهم است.