از همین آغاز کار باید اعتراف کنم برای نوشتن این مطلب بین دو فیلم ستارهساز و همین سینما پارادیزو مردد بودم. اگر فرض را بر این بگذاریم که در این سلسله مطالب قرار بوده در مورد سینما بنویسیم و فیلمهایی که در مورد سینما ساخته شده است مطمئناً ستارهساز بیشتر به کار میآمد. داستان آدمهایی که وقتی جلوی دوربین میروند به جای اینکه بازی کنند و نمایش اجرا کنند برعکس خود واقعیشان را رو میکردند و واقعیاتی را میگفتند که در شرایط عادی هرگز کسی از زبانشان نمیشنید. داستان عشقی که مردم عادی به زندگی سرراست و بدون پیچیدگی دارند و این نکتهٔ همیشگی که زندگی سرراست فقط در رؤیاها وجود دارد. به هر حال من فیلم سینما پارادیزو را انتخاب کردم ولی گاه در میانهٔ مطلب به ستارهساز هم اشارههایی میکنم. دلیل این انتخاب هم به نشان دادن تصویری واقعیتر از برخورد تماشاگران با سینما برمیگردد. در ستارهساز ما با شکلی بزرگ شده و آمیخته با اغراق مواجه هستیم هر چند این نگاه در سبک فیلمساز زیاد هم در چشم نمیزند بلکه از خصوصیتهای فرمی کار تورناتوره به حساب میآید ولی برای نوشتن این مطلب به تصویری واقعیتر نیاز داشتم.
سینما پارادیزو به سبک اغلب فیلمهای تورناتوره سرشار از نوستالژی و خاطرات تلخ و شیرین کودکی و نوجوانی است. تورناتوره در کارهایش کمتر به کشمکش و درام میپردازد و بیشتر توجه ما را به لحظههای کوچک و بزرگ زندگی شخصیتها جلب میکند و در این فیلم این لحظات اطراف سینما و درون سالن سینما اتفاق میافتند و گاه حتی متأثر از سینما. در این میان رابطهای که بین آپارات سینما آلفردو و توتو پسرک کم سن و سالی که به اتاق آپارات علاقهٔ زیادی دارد هستهٔ مرکزی وقایع را شکل میدهد. در واقع در این فیلم نوعی تقیید به نئورنالیسم را مشاهده میکنیم. نئورئالیسم از منظر کسانی مثل چزاره زاواتینی که « در پی سینمایی بود که درام نهفته در رویدادهای یک زندگی معمولی مانند خرید کفش یا جستوجو به دنبال یک آپارتمان را نشان دهد.» ( تاریخ سینما. کریستین تامسن-دیوید بوردول. ص۴۷۳).
ما همراه با تماشاچیان بومی سینما پارادیزو فیلمهای بزرگ و کوچک آن دوران را میبینیم. از فیلمهای سبک نئورئالیسم که بعد از جنگ جهانی دوم در ایتالیا آغاز شد تا کمدیهای اسلپ استیک آمریکایی که در ایتالیا نمایش داده میشدند و در اطراف آن شاهد زندگی مردمی هستیم که زمانی فیلمها پا به پای آنها حرکت میکردند و به همین جهت میتوانستند تماشاگران را در سالن سینما نگه دارند و گاه به جایی دور از دسترس مردم آن اطراف اشاره میکردند که مورد علاقه تماشاگران قرار نمیگرفتند. مردم معمولیای که همه لحظاتشان آمیخته با درد و خوشحالی، رنج و سرمستی بوده و هست و در این فیلم این آمیختگی به خوبی نشان داده شده است. فیلم همیشه این وقایع کوچک متناقضنما را در کنار هم قرار میدهد چیزی که همه ما به عنوان روح ساده زندگی عادی مردم معمولی میشناسیم و البته این موضوع را با لبخندی برخواسته از حسی نوستالژیک بیان میکنیم.
این آمیختگی چیزی نیست که حتی مردم معمولی هم بتوانند به راحتی با آن تا کنند و همیشه به دنبال زندگیای خالصتر و بدون درهمریختگی بودهاند. به نوعی به دنبال آرمانی که آرزوهای کوچک و بزرگشان را در آن ببینند و مسیر زندگی برایشان مشخصتر از چیزی که واقعاً وجود دارد تصویر شود و شاید این چیزی است که آنها در داستانها و سینما میبینند. حداقل در بعضی از گونههای سینمایی چرا که ادعای کلیت برای چنین نظری به همان اندازه غلط از آب در میآید که به طور کامل آن را اشتباه قلمداد کنیم. این درست جایی است که باعث میشود تصویری که فیلم سینما پارادیزو از مردم و نگاهشان به سینما میدهد از نظر من بسیار واقعیتر و سالمتر از فیلمی مثل ستارهساز باشد.
در فیلم ستارهساز بار حقیقت گویی مردم جلوی لنز دوربین زیاد است و آنقدر هم تکرار میشود که دیگر از حالت عادی موضوع خارج میشود. به خصوص صحنهٔ مربوط به حرفهای پدری که پسرش در جنگ کشته شده است و حالا او فردی گوشهگیر و منزوی شده ولی به محض اینکه میفهمد کسی به شهر آمده تا تست بازیگری بگیرد شبانه خودش را به او میرساند و ماجرایش را جلوی دوربین تعریف میکند.
از سوی دیگر فیلم سینما پارادیزو فیلمسازان نسل جدید سینمای ایتالیا را هم در قالب شخصیت توتو نشان میدهد که در کنار فیلمسازان بزرگی مانند ویسکنتی، دسیکا، فلینی، دسانتیس و روسلینی و دیگران رشد کردند و در نهایت از محدودهٔ آنها خارج شدند و به دنیاهای جدیدی وارد شدند. توتو در کنار آلفردو رشد میکند و در سن جوانی با فشار آلفردو از شهر خودش میرود و سالها بعد برای شرکت در مراسم تشییع جنازهٔ او به آنجا برمیگردد و تمام خاطرات گذشتههای دور برایش زنده میشود. تصویری ساده که به اندازهٔ سادگیاش درست هم به نظر میرسد. سینمایی که بعد از سالها دوباره دارد به ارزشهای سینمایی دوران نئورئالسم برمیگردد. حداقل این تصویر در مورد فیلمهای خود تورناتوره درست به نظر میرسد.
—
Cinema Paradiso (۱۹۸۸) – IMDb
Directed by Giuseppe Tornatore
Starring Salvatore Cascio and Philippe Noiret
۳ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۴:۲۱
خسته نباشید . بسیار استفاده کردیم .