چه سالی به دنیا آمدهاید؟
۱۹ ایپریل سال ۱۹۷۶.
کجا؟
تورنتو، اونتاریو.
حالا کجا زندگی میکنید؟
بروکلین، نیویورک.
اولین داستانی که خواندید که بر شما اثر گذاشت، چه داستانی بود؟
وقتی که بچه بودم کتابهای انگلیسی دور و برم خیلی کم بود. یادم میآید که یک کتاب در مورد نحوه پرکردن فرمهای مالیاتی بود با کتاب «ازدواج و اخلاقیات» نوشته برتراند راسل و کتاب «کچ ۲۲» اثر جوزف هلر که مال پدرم بود و از زمان خدمت نظامش آن را با خود داشت. اولین باری که خواندمش فقط ۱۲ سالم بود و احتمالاً کلی از مطالب کتاب را نفهمیدم و شوخیهای مربوط به جنگ دوم جهانی را درک نمیکردم.
چقدر طول کشید تا اولین کتابتان را بنویسید؟
من آنقدرها در وقت گرفتن و به یاد داشتن طول مدت زمانی رخدادها مهارت ندارم. شاید حدود سه سال، اما آنقدرها هم اطمینان ندارم که درست باشد.
هیچوقت بوده که به کار دیگری جز نویسندگی فکر کرده باشید؟
خیلی جدی به آن فکر کردهام. چهار سال از عمر نازنین را در دانشکده پزشکی به هدر دادم.
به نظر شما چه عاملی سبب میشود که اثر ادبی بتواند شکل بگیرد؟
سردرگمیِ سازنده. غافلگیری. کمی خون. کمی هم گشنیز.
منبع الهام شما برای این قصه کوتاه چه بود؟
دو نامه از دو زندانی دریافت کردم، یکی که از من در مورد دلایل علمی حادثه تونگوسکا پرسید و دیگری که نظر مرا در مورد عشق جویا شد. به نظرم نامههای قوی و محکمی بودند. شاید چون به من ایمیل نشده بودند، این احساس را میکردم. یک جورهایی این نامهها سبب شدند که به جهتگیریهای غلط صمیمیت و همدلی بپردازم.
در حال حاضر چه میکنید؟
دارم مصرف چای را کم میکنم و رمانی مینویسم.
محبوبترین نویسندگان بالای چهل سال شما چه کسانی هستند؟
لیدیا دیویس، جورج ساندرز، سزار آیرا، جمع بزرگی از آدمهای مرده.
from The New Yorker
—
داستان «تمام بخش شمالی را آتش فراگرفته بود» را در فیروزه بخوانید.