فیروزه

 
 

قرآن و سینما، گام اول

یادداشتی بر همایش ملی قرآن و سینما

از زمانی که جوانانِ تازه انقلاب کرده، تفنگ را زمین گذاشتند و به جای آن دوربین به دست گرفتند تا سینما و فرهنگ را به اصطلاح اصلاح کنند، بیش از سه دهه می‌گذرد. عده بسیاری با قصد قربت، کفش‌‌ها را در آورده، پا در این وادی گذاشتند به این امید که معارف والای اسلام و قرآن را در جامه آراسته هنر و بر پرده نقره‌ای به مردم عرضه کنند. کم نبودند و نیستند کسانی که داعیه الگوگیری از قرآن داشتند و می‌خواستند درام قرآنی استخراج و اقتباس کنند اما سر فرمان را کج کردند، سرد و دلزده از ادامه مسیر باز ایستادند و یا سر به بیابان گذاشتند.

بار دیگر با بالا گرفتن زمزمه تمدن نوین اسلامی در حوزه‌های علمیه، برخی برای استخراج اصول و مبانی فرهنگ و هنر از منابع دینی و قرآنی دست به کار شده‌اند. در همین راستا، مدرسه اسلامی هنر پنج‌شنبه گذشته هفدهم اسفند، همایشی ملی با عنوان «قرآن و سینما» در سالن مجتمع شهید آوینی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قم برگزار کرد، همایشی که می‌تواند نقطه عطفی در مناسبات حوزه و سینما به شمار آید. سخن حجت الاسلام سید احمد بطحایی، دبیر همایش را باید به فال نیک گرفت که از دریافت بیش از ۵۰ مقاله علمی از شهرهای مختلف کشور در فرصت کوتاه چند ماهه و به دور از جنجال رسانه‌ای خبر داده.

فارغ از جلسات متعدد نقد و تحلیل فیلم که از سوی نهادهایی که به طور مستقیم و غیرمستقیم زیر نظر حوزه اداره می‌شوند، مراکز و حتی اشخاصی که به صورت عمیق و علمی به بررسی رابطه سینما با قرآن بپردازند، بسیار اندک‌اند. شاید کاستی‌ها و شکست‌های نمونه‌های ناموفق آثار سینمایی و تلویزیونی قرآنی به دلیل همین پشتوانه کم منابع و مبانی نظری در این عرصه باشد. این‌که حوزویان در قم برای بررسی جنبه‌های هنری و ظرفیت‌های سینمایی قرآن همایش برگزار می‌کنند، دستاورد مهمی در این عرصه است و نشان از تحولی بزرگ دارد؛ اما نباید کار را تمام شده در نظر گرفت. این تازه گام اول است. هنوز دره‌ای ناشناخته میان سینما و قرآن فاصله انداخته است که باید اندک اندک آن را پیمود.

اما این همه ماجرا نیست. علی رغم همه ناسازگاری‌ها و کج‌اندیشی‌هایی که در زمینه آشتی سینما با قرآن رخ داده، عده‌ای هم نشان داده‌اند این راه رفتنی است. حداقل مشت نمونه خروار است. اقدام برگزار کنندگان همایش در تجلیل از سی سال فعالیت هنری «فرج‌الله سلحشور» را می‌توان بزرگ‌داشت این گونه تلاش‌ها برای الگوگیری از قرآن دانست. سخنان برگرفته از تجربه وی نیز هم درسی برای فعالان نوپای این عرصه و هم قوت قلبی برای کسانی بود که از تنهایی و ناآشنایی با مسیر نالان‌اند. او صحبتش را با مثالی به اصطلاح خود سمعی- بصری آغاز کرد:

«بچه تازه راه افتاده، وقتی می‌بیند مادر می‌خواهد سینی چای ببرد می‌گوید من ببرم. مادر سینی چایی را دستش می‌دهد و خودش هم زیر بغلش را می‌گیرد و بچه را می‌آورد. جلو مهمان‌ها که می‌رسند، همه بچه را تشویق می‌کنند. مادر هم می‌گوید «باریک الله بچه‌ام چایی می‌یاره» در حالی که خودش هم زیر بغل بچه را گرفته و هم زیر سینی چایی را.

این‌جا هر چه هست از برکت تلفیق هنر با مذهب است؛ با اسلام است. همه چیز را خدا جور می‌کند. قرآن را خودش فرستاده است، ائمه معصومین علیهم السلام تفسیر کرده‌اند و شما بزرگواران هم آن‌ها را تدوین کرده‌اید. دوستان زیادی در نگارش فیلم‌نامه و بعد هم ساخت فیلم و سریال کمک کردند اما خب این رسم ما است که در آخر کار نام یک نفر مطرح می‌شود. من خودم را حقیقتا لایق نمی‌دانم.»

این‌که حوزویان در قم برای بررسی جنبه‌های هنری و ظرفیت‌های سینمایی قرآن همایش برگزار می‌کنند، دستاورد مهمی در این عرصه است و نشان از تحولی بزرگ دارد. اما نباید کار را تمام شده در نظر گرفت. این تازه گام اول است. هنوز دره‌ای ناشناخته میان سینما و قرآن فاصله انداخته که باید اندک اندک آن را پیمود.