فیروزه

 
 

مردن

شاندور ویورسچشم‌های صدف، بوی به،
صدا چون یکی ناقوس و ویولن‌هایی دورتر از دور
و تردید گام‌های مردد، غلظت،
دوقلوهای سخت شاخ ِ پوزخندِ خلاء،
غرق شدن، لبریزی سرد، وسعت آبی فراگیر!
آبی جذاب وسیع، برقابرق گاوآهن‌ها،
و خارهای شعله‌ور در توفان عریان،
شیارهای زمین،چکیدن بر خاک‌چال،
لرزش نازآشیانهٔ وحشی،
پرواز بشقاب تابناک در روشنای منتشرش.

❋ ❋ ❋

اما این که:

Sandor Weores

شاندور ویورس در خانواده‌ای از خرده مالکان غرب مجارستان در سال ۱۹۱۳ متولد شد. او در دانشگاه‌های پکس و بوداپست به تحصیل حقوق، تاریخ، جغرافیا و فلسفه پرداخت و زندگی‌اش را با کتابداری، ویراستاری و ترجمه گذراند. اولین کتاب شعرش را در ۱۹۳۴ به چاپ رساند. از کتاب‌های او می‌توان به «کنگرهٔ سکوت» (۱۹۵۶)، «چاه شعله‌ها» (۱۹۶۴) و «غرق شدن زحل» (۱۹۶۸) اشاره کرد. در کارنامهٔ ادبی او کتاب‌های شعر کودک و ترجمه‌های شعر دیده می‌شود. ویورس در ۱۹۸۹ در بوداپست دیده بر جهان بست.

و دیگر این که:

این شعر از ترجمهٔ انگلیسی ادوین مورگان شاعر به فارسی ترجمه شده است. آقای مورگان در مقدمه‌ای که بر ترجمه‌اش از شعرهای ویورس نوشته، به تبارشناسی عناصر اصلی شعرهای این شاعر مجار پرداخته و منابع تخیل او را -‌که تخیلی اسطوره محور از زاویهٔ مردم شناسی است‌- از هند و چین و مصر و آفریقا معرفی کرده است. خود ویورس به تأثیرپذیری‌اش از متونی چون گیلگمش و اوپانیشادها و آثار لائوتسه سخن گفته است.

و اما:

برای معرفی ویورس، شعر «اورفهٔ مقتول» را انتخاب کرده بودم که تصویر روشنتری از شیوهٔ شاعری او را نشان می داد ولی مرگ یکی از مهمترین چهره های ادبی قرن بیستم، یعنی هارولد پینتر که پیش از این، شعر «مرگ» او را در همین ستون نوشته ام، مجابم کرد که شعر دشوار و رمزی «مردن» را به مثابهٔ واکنشی به مرگ یک نویسندهٔ بزرگ ارائه دهم. شعرهای دیگر ویورس بماند برای مجال‌هایی دیگر…