«وقتی ایدهٔ جالبی برای شعر گفتن ندارید، منتظر این نباشید که ایدهها بر بال پرنده بنشینند و نزد شما بیایند! گاهی اوقات باید به سختی تلاش کرد تا ایدهای به دست آورد.» لوئیس بوگان
در اینجا دو نسخه از یک شعر را برایتان نقل میکنم. این شعر را جوانی سروده و در جشنواره شعر دانشجویی برنده شده است. نسخهٔ اول دستنویس اولیه است و در آن ایدهها و کلمات به همان شکل که در ذهن شاعر جوشیدهاند نوشته شده است:
با پوست سفیدشان
و سرفههای مدام
سرسختانه در پی کار روزانه رفتند
زخم یورش بیماری مهیب
برای سالها زمینگیرشان کرد
طب سنتی به کارش ادامه میدهد اما
توان درمان ندارد
آنان مُردند و به دست هرکس
در نیستی محض
به آسانی فراموش شدند
ازنیاکانشان ارث بردند
در دام همان بیماری افتادند
فنا ارث نیاکان بود برای اولاد
نسخه دوم بازنویسی نسخه اول است. در اینجا شاعر کلمات مناسبتری را برگزیده و تغییراتی در شعرش ایجاد کرده است:
با پوست رنگ پریده
و سرفههای مداومشان
سرسختانه به وظیفه روزانهشان ادامه دادند
زخم یورش بیماری پریشانشان کرد
و برای سالها زمینگیر شدند
آنچه میتوانستند کردند
ادامه دادند اما
به سلامتی نرسیدند
آنان مردند
همه فراموششان کردند
به آسانی محو شدند در نسیان
از اجداد اعلایشان ارث بردند
در بیماری وحشتناک شیرجه زدند
فنا ارث نیاکان بود برای اولاد
به تغییرات انجام شده با دقت توجه کنید. دلیل انجام این تغییرات چیست؟ به نظر شما این تغییرات ضروری بوده است؟ دنیس لیورتون میگوید:
«به اعتقاد من هر فضا و ویرگول بخشی از حیات شعر است و کارکرد خاص خودش را دارد. درست مثل هر ماهیچه و دریچهای که در بدن انسان قرار گرفته تا کارایی خودش را داشته باشد. اینها همه بخشهای ضروری هستند که باید به درستی در کنارهم قرار گیرند تا حیات شعر برقرار شود.»
در دونسخهای که مشاهده کردید، بخشبندی سطرها یکسان است. به نظر شما ریتم این شعر متلاطم است؟ اکنون نسخه نهایی را بخوانید؛ آیا تغییر سطرها و کلمات ریتم شعر را بهتر کرده است؟
با پوست رنگ پریده
و سرفههای مداومشان
سرسختانه به وظیفهٔ روزانهشان ادامه دادند
زخم یورش بیماری
پریشانشان کرد
و برای سالها زمینگیر شدند
با طب قرون وسطی
آنچه میتوانستند کردند
ادامه دادند اما
به امتیاز سلامتی نرسیدند
هدر رفتند و
همه فراموششان کردند
به آسانی محو شدند در نسیان
از اجداد اعلایشان ارث بردند
در بیماری وحشتناک شیرجه زدند
فنا ارث نیاکان بود برای اولاد