آدم عیبهای کوچک و بزرگ کم ندارد. بعضی از این عیبها به مرور برطرف میشوند و بعضی دیگر نه. این عیبها گاه شخصی و درونیاند و تا آخر عمر هم که با آدم بمانند مشکلی ایجاد نمیکنند، اما آنها که بیرونیاند اگر برطرف نشوند تبدیل میشوند به معضل. همراه آدم بزرگ میشوند و هر چه آدم بزرگتر میشود برطرف کردنشان دشوارتر است. آدم از آنها میگریزد و تمام تلاش خود را به کار میبندد تا در موقعیتی که این عیبها رخ مینمایند قرار نگیرد.
«سخنرانی پادشاه» دربارهٔ یکی از این عیبهاست: لکنت زبان.
سخنرانی پادشاه یک فیلم اسکاری تمامعیار است و به همین خاطر مزیت کم ندارد. از فیلمنامهٔ قوی و اجرای دقیق و پرجزئیات آن گرفته تا بازیهای محشر «کالین فرث» و «جفری راش» و بازیهای درست و بقاعدهٔ «هلنا بوهم کارتر» که بعد از مدتها یک نقش آدمیزادی بازی کرد و «جنیفر اِهلی» با حضوری کوتاه و دوست داشتنی و «گای پیرس» همیشه نفرتانگیز. اما جالبتر از همه برای من اصولگرایی و دیسیپلینی است که لیونل در مقام گفتاردرمانگر برای خود قائل است و ذرهای از اصولش کوتاه نمیآید.
سکانس طلایی فیلم جایی است که شاهزادهٔ لکنتی پادشاه بریتانیای کبیر شده است، اما لکنتش هنوز درمان نشده، پس مجبور میشود به خانهٔ محقر لیونل – که مدتی است رابطهشان شکرآب شده – برود و از او به خاطر رفتار ناشایستش عذرخواهی کند.
علاوه بر اینها خوشحالم که فیلم الکی خوش پایان نیافته و مشکل پادشاه همچنان باقی است و او پس از سخنرانی نسبتاً موفقیتآمیزش به مناسبت آغاز جنگ جهانی دوم باز هم باید محتاج لیونل باشد.
اما دو نکته را هم حتماً باید بگویم: نخست اینکه نقش صدر اعظم افسانهای بریتانیای کبیر «وینستون چرچیل» بسیار بد از کار درآمده و دوم اینکه اسکار نقش مکمل حق مسلم استاد «جفری راش» بوده که ناجوانمردانه از او دریغ شد.
The King’s Speech (۲۰۱۰) Directed by Tom Hooper