فیروزه

 
 

سایه

از نظر من کسی که برای حرف ‌زدن دربارهٔ چیزهایی که همه می‌دانند سمینار می‌گذارد و چهل دلار ورودی طلب می‌کند یک شارلاتان است. لازم نیست دلیل بیاورم. همین که او دوباره و دوباره یک حرف را تکرار می‌کند بهترین دلیل ‌است. من هم آدمی نیستم که دوبار یک چیز را از کسی بخواهم. از این عتقیه بازی‌ها خوشم نمی‌آید. دوست دارم توی اتاقم، آن‌گوشه که خیلی خوشم می‌آید، زیر قاب چوبی فوق لیسانسم، تکیه بدهم به متکا و صفحهٔ حوادث روزنامه را بخوانم. هرچند یک چیز راست از تویشان در نمی‌آید. وقتی هم مادرم صدایم می‌زند، تظاهرکنم که نشنیده‌ام و وقتی فضول دربار را می‌فرستد سراغم، کتابم را باز کنم تا موقع گزارش دادن، آن‌چه من می‌خواهم گزارش کند.

توی این بیست‌و هفت سال هر چهارسال مغزم را بابت یک‌چیزی خورده‌اند. این‌ چهارسال آخر هم مدام می‌گویند: «تو پسر به این خوش‌تیپی چرا زن نمی‌گیری!» ادامه…