فیروزه

 
 

مربع و زاویهٔ حاده

اوژن گییوویکمربع

هریک از ضلع‌هایت
در آغوش ضلع‌های دیگر است

ترجیحش کجا می‌رود؟
به سمت آن‌که لمسش می‌کند؟
یا به سمت آن‌که روبروست؟

راستی فراموش کردم زاویه‌هایی را
که بیرون را می‌خراشند

تا جابه‌جا می‌شوی
تردیدها هستند که دوباره متولد می‌شوند

❋ ❋ ❋

CARRÉ

Chacun de tes côtés

S»admire dans les autres.

Où va sa préférence?

Vers celui qui le touche

Ou vers celui d»en face?

Mais j»oubliais les angles

Où le dehors s»irrite

Au point de t»enlever

Les doutes qui renaissent

❋ ❋ ❋

زاویه‌ٔ حادّه

وقتی دایره نیستی
می‌توانی شکل زاویه بگیری

اگر نمی‌توانی راحت زندگی کنی
به حلقه‌ٔ دیگران حمله کن

بعد از آن، در خیالِ بسته‌شدن
آرام بگیر

طرفِ دیگر
همیشه به سمت بیگانه باز است

❋ ❋ ❋

ANGLE AIGU

À défaut d»être cercle

On pourrait se faire angle

Et, sinon vivre au calme,

Attaquer l»entourage,

Se reposer ensuite

En rêvant de fermer

L»autre côté toujours

Ouvert sur lȎtranger

* Eugène Guillevic – 1907-1997