فیروزه

 
 

نبوغ و نوآوری

خلاقیت و آفرینش هنری - بخش اول

کتاب «مقدمه‌ای بر فلسفه هنر» تالیف ریچارد الدیج یک اثر مقدماتی و در عین حال جامع در زمینه مباحث نظری هنر به شمار می‌آید. این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۰۳ از سوی انتشارات کمبریج منتشر شده است. تلاش ما این است که طی سلسله مطالبی در سایت فیروزه، ترجمه منتخبی از مهم‌ترین مطالب کتاب را که برای عموم خوانندگان فیروزه قابل استفاده باشد ارایه نماییم.

بخش اول – دوست داشتن یک شیء
بخش دوم – فرم غایتمند
بخش سوم – فرم خاص و فرم مشترک
بخش چهارم – نقدی بر نظریه‌های فرمالیستی و زیبایی باور
بخش پنجم – دفاعی از علاقهٔ زیباشناختی به هنر

در ارایه موضوعات برآمده از افکار یا حالات عاطفی انسان، مشخصا از جهت ارتباط با خلاقیت و ابداعِ عناصر تازه، آثار هنری به نحو آشکاری «ویژه» هستند. این تشخص ویژه هنر از کجا آمده است؟ آیا هنرمندان موفق، طبقه منحصر به فردی از اهالی یک جامعه را تشکیل می‌دهند؟ آن هم طبقه‌ای مجهز به قابلیت‌های ممتازی که تقریبا همه ما فاقد آن قابلیت‌ها هستیم، یا این‌که توانایی هنرمندان بیش از همه مدیون ممارست آنان در یک مسیر مشخص است و به این ترتیب، می‌توان گفت که هر یک از ما نیز [بالقوه] سهمی از آن قابلیت‌ها داریم؟ کدام قاعده آموزشی یا سنت هنری یا فرهنگ مشترک قادر خواهد بود که مهارت هنری را گسترش دهد؟ آیا اساس هنر قابل تعلیم است؟ ادامه…


 

دفاعی از علاقهٔ زیباشناختی به هنر

کتاب «مقدمه‌ای بر فلسفه هنر» تالیف ریچارد الدیج یک اثر مقدماتی و در عین حال جامع در زمینه مباحث نظری هنر به شمار می‌آید. این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۰۳ از سوی انتشارات کمبریج منتشر شده است. تلاش ما این است که طی سلسله مطالبی در سایت فیروزه، ترجمه منتخبی از مهم‌ترین مطالب کتاب را که برای عموم خوانندگان فیروزه قابل استفاده باشد ارایه نماییم.

بخش اول – دوست داشتن یک شیء
بخش دوم – فرم غایتمند
بخش سوم – فرم خاص و فرم مشترک
بخش چهارم – نقدی بر نظریه‌های فرمالیستی و زیبایی باور

نقدهایی که بر نظریه‌های زیباشناختی هنر وارد شده، بر نگرش‌های درستی استوارند. خصایص زیباشناختی آثار هنری در پیوند با رسته و جایگاه تاریخی اثر معین می‌شوند. ممکن است اشیایی که به نحو ادراکی، همتا و غیرقابل تمایزند، به لحاظ زیباشناختی منزلت متفاوتی داشته باشند. بعضی هنرها، حتی آثار موفق، ترسناک هستند. اما هنوز مشخص نیست که این نظرات رقیب توانسته باشند میخ خود را محکم کوبیده و در سست کردن نظریه‌های زیبایی‌باور توفیقی نصیب خود کرده باشند. ادامه…


 

نقدی بر نظریه‌های فرمالیستی و زیبایی باور

کتاب «مقدمه‌ای بر فلسفه هنر» تالیف ریچارد الدیج یک اثر مقدماتی و در عین حال جامع در زمینه مباحث نظری هنر به شمار می‌آید. این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۰۳ از سوی انتشارات کمبریج منتشر شده است. تلاش ما این است که طی سلسله مطالبی در سایت فیروزه، ترجمه منتخبی از مهم‌ترین مطالب کتاب را که برای عموم خوانندگان فیروزه قابل استفاده باشد ارایه نماییم.

جهت توسعه دانش خوانندگان، مترجم قسمت‌هایی را که نیازمند توضیحات بیشتر بوده، در متن ترجمه و به صورت پیوند (لینک) قرار داده است تا به این وسیله زمینه آشنایی گام به گام خوانندگان با متون تخصصی فلسفه هنر فراهم گردد.

بخش اول – دوست داشتن یک شیء
بخش دوم – فرم غایتمند
بخش سوم – فرم خاص و فرم مشترک

به رغم، یا به سبب، اعتبارِ شهودی داشتن و خوشایند واقع شدن، نظریه‌های زیبایی باورانه هنر در معرض انتقاد قابل ملاحظه‌ای قرار گرفته‌اند. از نگاه بسیاری از منتقدان، چنین به نظر می‌رسد که این قبیل نظریه‌ها، هنر را دست‌آویزی بیهوده و لذتی بی‌فایده پنداشته و با این تلقی، اهمیت معرفتی، سیاسی و معنوی آن را ناچیز شمرده‌اند… ادامه…


 

فرم خاص و فرم مشترک

زیبایی و فرم هنری - بخش سوم

کتاب «مقدمه‌ای بر فلسفه هنر» تالیف ریچارد الدیج یک اثر مقدماتی و در عین حال جامع در زمینه مباحث نظری هنر به شمار می‌آید. این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۰۳ از سوی انتشارات کمبریج منتشر شده است. تلاش ما این است که طی سلسله مطالبی در سایت فیروزه، ترجمه منتخبی از مهم‌ترین مطالب کتاب را که برای عموم خوانندگان فیروزه قابل استفاده باشد ارایه نماییم.

جهت توسعه دانش خوانندگان، مترجم قسمت‌هایی را که نیازمند توضیحات بیشتر بوده، در متن ترجمه و به صورت پیوند (لینک) قرار داده است تا به این وسیله زمینه آشنایی گام به گام خوانندگان با متون تخصصی فلسفه هنر فراهم گردد.

بخش اول – دوست داشتن یک شیء
بخش دوم – فرم غایتمند

فرم، الگو و چینش اثر هنری می‌تواند به دو صورتِ متمایز لحاظ شود: «فرم مشترک» و «فرم خاص». فرم مشترک، چینش یا شیوه ترکیبی است که می‌تواند در آثار هنریِ مجزا به صورت مشترک حضور یابد. فرم مشترک شامل مواردی از این قبیل است:
فرم سونات در موسیقی، فرم غزل ایتالیایی، تنظیم اجزاء درام بر اساس وحدت‌های سه گانه و کلاسیکِ زمان، مکان و کنش و چینش مثلثیِ تصاویر متعدد در نقاشی‌های تاریخی یا داستانی. ادامه…


 

فرم غایتمند

زیبایی و فرم هنری - بخش دوم

کتاب «مقدمه‌ای بر فلسفه هنر» تالیف ریچارد الدیج یک اثر مقدماتی و در عین حال جامع در زمینه مباحث نظری هنر به شمار می‌آید. این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۰۳ از سوی انتشارات کمبریج منتشر شده است. تلاش ما این است که طی سلسله مطالبی در سایت فیروزه، ترجمه منتخبی از مهم‌ترین مطالب کتاب را که برای عموم خوانندگان فیروزه قابل استفاده باشد ارایه نماییم.

جهت توسعه دانش خوانندگان، مترجم قسمت‌هایی را که نیازمند توضیحات بیشتر بوده، در متن ترجمه و به صورت پیوند (لینک) قرار داده است تا به این وسیله زمینه آشنایی گام به گام خوانندگان با متون تخصصی فلسفه هنر فراهم گردد.

بخش اول – دوست داشتن یک شیء

نکته قابل توجه این‌جاست که در میان تعاریفی که بر عاملیت لذت زیباشناختی تاکید دارند، احتساب یک صورت متحدالشکل حتی برای اولین نمونه‌های مواجهه تجربی هم کفایت نمی‌کنند، چه رسد که بخواهند مفصل‌بندی یک نوع تجربه لذت‌بخشِ «معنادار» [و در ادامه، تولید یک نظریه در این‌باره] را بر عهده بگیرند. کانت در «نقد قوه حکم» به نحو روشنی در همین مسیر حرکت می‌کند؛ آن‌جا که «فرمِ غایتمندِ یک موضوع» را که موجب «بازیِ آزاد و هماهنگ قوای شناختی» ماست مطرح کرده و آن‌را وجه معین هر شیء زیبای طبیعی یا هنری می‌داند. مشکل اصطلاح‌شناسی کانت در این‌جاست که او قادر نیست که با تعیین خصلت هنری موضوعات، تحلیل روشنی از اختلافات [ناظران در تشخیص زیبایی] ارائه دهد و آن‌ها را در این موارد به توافق فوری برساند. کانت به خوبی آگاه است که واژه «فرم غایتمند» آن قدر مبهم است که استعمالش به نحو عقلانی با مناقشاتی همراه خواهد شد (حتی اگر در پوشش این مناقشات، پرسش از صحت این اصطلاح هم نهفته باشد). اما هدف کانت در این عبارات، بیش از همه طرح این پرسش است که چرا تجربه زیبایی، اعم از طبیعی و هنری، برای ما مهم تلقی می‌شود. این تجربه بیش از یک زمزمه یا آواز مطبوع و در واقع یک احساس لذتِ… معنادار و متمایز است. ادامه…


 

دوست داشتن یک شیء

زیبایی و فرم هنری - بخش اول

کتاب «مقدمه‌ای بر فلسفه هنر» تالیف ریچارد الدیج یک اثر مقدماتی و در عین حال جامع در زمینه مباحث نظری هنر به شمار می‌آید. این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۰۳ از سوی انتشارات کمبریج منتشر شده است. تلاش ما این است که طی سلسله مطالبی در سایت فیروزه، ترجمه منتخبی از مهم‌ترین مطالب کتاب را که برای عموم خوانندگان فیروزه قابل استفاده باشد ارایه نماییم.

جهت توسعه دانش خوانندگان، مترجم قسمت‌هایی را که نیازمند توضیحات بیشتر بوده، در متن ترجمه و به صورت پیوند (لینک) قرار داده است تا به این وسیله زمینه آشنایی گام به گام خوانندگان با متون تخصصی فلسفه هنر فراهم گردد.

بشر در طول حیات خود جلوه‌های دیداری و شنیداری متنوعی را کشف می‌کند و به ژرفای جذابیت آن‌ها راه می‌یابد. غروب خورشید، گل‌ها، آواز پرندگان -به عنوان اشیاء طبیعی- و همچنین گلدان‌ها، مجسمه‌ها، آهنگ‌ها و تصاویر چشم‌نواز -به عنوان اشیاء ساخته انسان- چشم و گوش و ذهنِ دقیق را به سوی خود جلب می‌کنند. در تجربه این اشیاء، احساس می‌کنیم که مایلیم این تجربه، که به خاطر «خود شیء» است، برای دفعات بیش‌تر ادامه یابد. یونانیان واژه «کالون» را- که به معنی خوب و نیک و زیبا بود- برای توصیف انواع زیادی از اشیاء که برای ذهن و چشم و گوش جذاب هستند استعمال می‌کردند؛ بدون تمایز روشن میان زیبایی طبیعی و ارزش هنری (یا خیر اخلاقی). ادامه…


 

تفرد و تجرد

به بهانهٔ انتشار «تن‌ها» نوشتهٔ «مهدی شریفی»

به نظرم اصلی‌ترین تضاد شخصیتی رمان «تن‌ها» در دو کاراکتر «سهیل» و «عمو جواد» نمود یافته است. یک طرف قهرمانی قرار دارد که از خطر نمی‌ترسد و سختی مهاجرت را به پایتخت می‌پذیرد و از رویارو شدن با آدم‌ها و تجربه‌های تازه استقبال می‌کند و در نهایت با مرور همه راه‌های پیموده، به نگاهی تنزه‌طلب گرایش می‌یابد و گویی که با خودش پیمان می‌بندد که از این پس با یک «تن» که همان خالق تن‌ها و تنهاست قمار عاشقانه به پا دارد. اما در نقطه مقابل، عموجواد را می‌یابیم که سرخورده از همه‌چیز و همه‌کس، اتاق تاریک و قاب‌های تهی از امید را مأمن خود قرار می‌دهد و پس از شهرنشینی اجباری و کار در اصلی‌ترین مرکز هنری یک شهر- سینما- هم‌چنان به زندگی روی خوش نشان نمی‌دهد و در دومین خودکشی‌اش از زندگی پر محنت خلاص می‌شود. ادامه…


 

سایه روشن‌ها

نگاهی به مجموعه داستان «سرهنگ تمام» نوشتهٔ «آتوسا افشین نوید»

شاید اصلی‌ترین آفت تفکر فلسفی توقف در تعاریف ذات‌گرا و فراموش‌کردن درهم‌تنیدگی مرزها در فضای بیرون از ذهن و بی‌توجهی به تنوع و تکثر موجود در متن زندگی است. این آفت در هنر سفارشی و تزیینی هم وجود دارد؛ هنری که با ترسیم فضاهای آرمانی و ذهنی هنرمند، واقعیتی به نام متن زندگی را نادیده می‌انگارد و آثاری سرد و بی‌روح را به مخاطب تحمیل می‌کند.

با خواندن پنج داستان کوتاهِ آتوسا افشین نوید، بیش از همه باید توانایی او را در نگریستن و گزارش‌کردن همین تعارضاتِ فراگیر حیات بشر تحسین کرد؛ نویسندۀ مجموعه داستان «سرهنگ تمام»، توانسته از تعاریف آرمانی و تصویرسازی‌های کلیشه‌ای گذر کند و زندگی سرتاپا متغیر و احساسات پرتناقض مردمان سرزمینش را برای خواننده شرح دهد. ادامه…


 

مرگِ مرگ

به بهانهٔ فیلم «یه حبه قند» ساختهٔ «سیدرضا میرکریمی»

اگر در دورۀ «به همین سادگی»، عده‌ای از منتقدان، او را به تکرار ایده‌های شنیده شده و بستن آرایه‌های تصویری به حفره‌های داستانی و در نهایت، برداشتن کلاه بیننده و منتقد در بازی‌های بصری و میزانسن‌های نمایان فیلم متهم کردند، اینجا و در «یه حبه قند» جایی برای این حملات باقی نمی‌ماند؛ یه حبه قند هم تازه است و هم خوش‌ساخت و از همین‌جاست که باید میرکریمی را فیلمساز کاربلدی دانست که یک فیلم درخشان ساخته است. کارگردانی شش‌دانگ و همه جانبۀ میرکریمی معمولاً فرصت بهانه گرفتن را به دست منتقد نمی‌دهد چرا که از نور و لنز گرفته تا دکور و ترکیب و گریم و بازی‌، همه با هم طراز شده ‌و اثری خوش ساخت را پیش چشم بیننده قرار داده‌اند. میرکریمی شجاعانه از قصه‌گویی کلاسیک فاصله می‌گیرد و با دیالوگ‌های موقعیت‌محورش سر صحنه حاضر می‌شود‌ و از آنجا به بعد باید بازیگران کارکشته را مدیریت کند؛ بازگرانی مثل رضا کیانیان و سعید پورصمیمی و اصغر همت و فرهاد اصلانی و نگار جواهریان و البته بیش از همه پریوش نظریه، که با ورودش تمام صحنه‌های آشپزخانه را از آنِ خود می‌کند. ادامه…


 

صدای درون

نگرش داستانی - بخش دوم

این رفتار غریزی نویسندگان تازه‌کار که از زندگی عادی خودشان جدا می‌شوند تا تمرکزی به دست بیاورند و صدای درونشان را بشنوند، برایم قابل درک است. اما این روش غالباً ناموفق است، چرا که نویسندگان نمی‌فهمند که دلیل این‌که نمی‌توانند صدای خودشان را بشنوند، چیست. چرا که آن‌ها هنوز یاد نگرفته‌اند که چگونه باید خودشان را از محیط اطراف جدا کنند و به صدای درونشان گوش دهند.

چگونه می‌توان از احساساتی که توجه به آن‌ها نویسنده را در نوشتن داستان‌های بهترکمک می‌کند جدا شد؟ این به نظر شما عجیب نیست؟ آیا توجه به یک اقیانوس و توصیف دقیق آن در داستان، یا ذکر دقیق وزش بادهایی که صورت آدم‌های داستان را نوازش می‌دهد، زبان حسی داستان را تقویت نمی‌کند و فضای داستان را برای مخاطب ملموس‌تر نمی‌سازد؟ این تکنیک‌ها در هر کلاس نویسندگی‌ای ارائه می‌شود و واقعیت هم همین است که باید با حس‌آمیزی دقیق و توجه به داده‌های حسی، به نگارش داستان پرداخت. در مسیر نگارش داستان، نیازمند توجه به اجزای هستیم، چرا که بدون توجه به آن‌ها ارتباط چندانی میان خواننده و داستان برقرار نمی‌شود و بدون این زمینه چینی‌های حسی، خواننده و داستان لرزان و از هم منقطع می‌شوند. پس چگونه می‌توانیم داده‌های حسی‌مان را، که جزء حیاتی نوشتار هستند و کمک زیادی به زنده شدن داستان می‌کنند، تعطیل و به بهانه تمرکز، با محیط اطرافمان قطع ارتباط کنیم. ادامه…