«همانند اکثر نویسندگان، خصوصاً پدر و مادرهایی که نویسندهاند، وقت زیادی برای یافتن منبع الهام ندارم. یکبار گالوی کینل به من گفت که همیشه یک دفترچۀ یادداشت داشته باشم تا هرجا که هستم یادداشت بردارم: در خواروبارفروشی، در حال شنیدن رادیو، در مطب دکتر (حتی یکبار که منتظر بودم نوبت ماموگرافی سالانهام برسد، یک شعر نوشتهام). در مسیر رفت و برگشت از کار، فکرهایم را در موبایلم میریزم و ایدههایم را ذخیره میکنم تا به خانه و به کامپیوترم برسم. این عبارتهای دوستداشتنی اکنون در ذهنم پرسه میزنند: پیوند جهانشمول، سگهای شکاری همیشه شکار میکنند بدون هیچ پاداشی، ساکت همانند ستارهها، ناهار بستهبندی شده، جورابهای سفید ورزشی، دور ماهیچههای مردانه. لذت شاعری را باید در فهمِ تصادفهای روزمره جست؛ و بدین ترتیب تجربههای هرروزه را شگفتآور کرد.»
–نویسندۀ «زیر خط زندگی»
January Gill O’Neil