وقتی کتاب «کودک بیاحساس» را مینوشتم، فهرستی درست کردم از تمام آهنگهایی که تا آن زمان شنیده بودم. بعضی از این آهنگها، من را میبرد به لحظات خاصی که در عمرم گذراندم یا مناطق به یاد ماندنیای که در آن بودم. بعضی دیگر میلی در وجودم برمیانگیخت یا حسی را تحریک میکرد و بعضی دیگر به سادگی هرچه تمامتر غباری از غم بر دلم مینشاند و مرا غرق تفکر میکرد. اکنون با نگاه به این فهرست، از این همه آهنگ رنگارنگ تعجب میکنم و البته با آنها سرگرم میشوم؛ آهنگهایی که یادگار دوران کودکیام هستند و آنها را همراه پدرم تجربه کردهام، یا نغمههایی که مرا به یاد اولین روزهای زندگی مشترکمان میاندازد و عشقهای آن دوران را زنده میکند، یا آهنگهایی که پسرم در دوران کودکیاش از آنها لذت میبرد و یا نوای گیتاری که سالها بعد آن را مینواخت و از همه این آهنگ ها برایم ماندگارتر است.
یادآوری این آهنگها فراز و فرود عاطفی زیادی در من ایجاد میکند، اما همیشه کمکم میکند که نگاهم به نوشتن عمیقتر شود و با مرور آن خاطرات، افکار و احساساتم را با شرح و بسطی بیشتر روی کاغذ بیاورم و اثری زندهتر خلق کنم. ادامه…