فیروزه

 
 

یک وصلهٔ پاییزی

۱
بوسه‌ای شاید بکاهد از ملال‌انگیزی‌ام
قدر لب ترکردنی محتاج ناپرهیزی‌ام

خنجری افتاده حالم کو گلوی تازه‌ای؟
زهر وقتی می‌چکد از هر دو سوی تیزی‌ام ادامه…