فیروزه

 
 

آینه‌ای پیش روی خداداد خان

خانم مینا کواشی
«خداداد خان» داستان کوتاه رئالیستی‌ای است با نثری ساده و موجز، فارغ از صناعات ادبی که معانی قابل تأمل و چالش برانگیز بسیاری را می‌توان از دل آن بیرون کشید، معانی‌ای که درک و استنباط آن‌ها بر عهده خواننده و منوط به آگاهی از رخدادهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگیِ ایرانِ دهه‌ بیست است.

آل‌احمد به تاسی از دنیای واقعی و تجربه خود در پیوستن به حزب توده در سال ۱۳۲۳ و کناره‌گیری از آن سه سال بعد و نیز همکاری با نشریه‌ی ارگان حزب، فضـای داستانی‌اش را خلق می‌کند و آن را دستاویزی قرار می‌دهد تا پیامش را منتقل کند. آن چه در این داستان اهمیت می‌یابد نقد موضوعی آن است. سیمین دانشور در اینباره می‌نویسد: «جلال خیلی شبیه نوشته‌هایش است… اگر کوشش دارد خانه‌ ظلم را ویران کند، اگر نوشته‌هایش میان سیاست و ادب، ایمان و کفر، اعتقاد مطلق و بی‌اعتقادی در جدال است، در زندگی روزمره نیز همین‌طور است.» ادامه…


 

«سه کاهن» در بوته نقد

نقد و بررسی رمان «سه کاهن» نوشته مجید قیصری

جلسه نقد رمان سه کاهن، پنجشنبه ۱۳۹۱/۵/۱۱ با حضور مجید قیصری نویسنده اثر و علی‌اصغر عزتی‌پاک و فریدالدین فریدعصر به عنوان منتقد و تعدادی از اساتید و هنرجویان داستان نویسی و علاقمندان داستان در مدرسه اسلامی هنر برگزار شد. این جلسه به همت مدرسه اسلامی هنر و بنیاد ادبیات داستانی برگزار شد.

در آغاز جلسه عزتی‌پاک ضمن تشکر از مجید قیصری و ابراز خوشحالی از نوشته شدن رمان سه کاهن، با بیان مقدمه‌ای درباره آثار نوشته شده با موضوع پیامبر و بزرگان دین گفت: اگر کتاب‌های داخلی را که درباره پیامبر یا بزرگان دین نوشته شده است با کتاب‌های مستشرقین یا برخی از متدینین خارجی مثل مارتین لینگز مقایسه شود خواهیم دید در کتاب‌های خودمان اعتقاد دیده می‌شود ولی عشق نیست برعکس کتاب‌های مستشرقین. در واقع در کتاب‌های ما عشق نشان داده نشده است اگرچه عشق به پیامبر در وجود نویسنده موج می‌زند، اما در اثر دیده نمی‌شود مثل کتاب‌های مرحوم محمدابراهیم آیتی یا دیگر بزرگان. این کتاب‌ها از نظر تحقیق بسیار خوب و معتبرند اما عشق به پیامبر در آن‌ها نشان داده نشده است، گویی درباره محمد بن زکریای رازی حرف می‌زنند. در سوی دیگر کتاب‌هایی مانند «محمد» مارتین لینگز، توصیفی که از زمین یا خاک می‌دهد با عشق و شوریدگی است یعنی دلبستگی خود را نشان می‌دهد و گاهی حتی متن تاریخی آن‌ها شاعرانه می‌شود. در این اثر نویسنده به زیبایی عشق خود را نه با باز کردن پرانتز و گفتن صلی الله علیه و آله؛ بلکه با آهوهایی که دم صبح پیدا می‌شوند و با بویی که در فضا می‌پیچد نشان می‌دهد. ادامه…


 

نقدی بر «فارسی شکر است» جمال‌زاده

اولین جلسه از سلسله جلسات بازخوانی داستان‌های کوتاه شاخص ایران

آن‌چه در ادامه خواهید خواند گزارشی خلاصه شده از اولین جلسه بازخوانی داستان‌های کوتاه شاخص ایرانی است که به همت باشگاه کتاب فرهنگ‌سرای ارسباران برگزار می‌شود. این سلسله جلسات با حضور دکتر پاینده به عنوان منتقد اصلی و یک منتقد دیگر به عنوان منتقد مهمان به صورت ماهانه تشکیل می‌شود. آن‌چه در این گزارش مورد توجه بوده، خلاصه کردن متن و در عین حال امانت‌داری نسبت به نظرات منتقدین بوده است.

بسیاری داستان «فارسی شکر است» را نخستین داستان کوتاه فارسی به معنای دقیق کلمه دانسته‌اند. البته کسانی که با داستان کوتاه به طور علمی آشنا نیستند می‌گویند در ادبیات کهن ما نیز داستان وجود داشته است. ایشان فرق میان حکایت، قصه، تمثیل، مَثَل و داستان کوتاه (short story) را نمی‌دانند. وقتی صحبت از داستان کوتاه می‌کنیم منظورمان مطلق روایت نیست چون بشر از ابتدای خلقت به روایت‌گری مایل بوده است. یافته‌های مردم‌شناسانه هم نشان می‌دهد حتی پیش از اختراع خط، بشر با تصویری که روی دیوار غارها می‌کشیده داستان تعریف می‌کرده است: داستان کارهایی که در طول روز انجام داده، شکار، آتش درست‌کردن یا هر چیز دیگر. وقتی می‌گوییم داستان کوتاه شکل معینی از روایت با ویژگی‌های معین را در نظر داریم؛ تاریخی برای خودش دارد، نظریه‌ای دارد و خلاصه هر نوع روایت را داستان کوتاه نمی‌گوییم. ادامه…