اشاره: بحث این سلسه نوشتار، دربارهٔ تعریف هنر اسلامی است. تعریفهای موجود درباب چیستی «هنر اسلامی»، به دو گروه «تعریفهای توصیفی» که معطوف به آثار هنری عینیاند و «تعریفهای تجویزی» که متکی بر نظریات فیلسوفان و پژوهشگران هستند، تقسیم شد و گفتیم که تقریباً همهٔ تعریفهایی که در آثار حکما و فیلسوفان دربارهٔ هنر اسلامی، وجود دارد، در شمار تعریفهای تجویزی هستند و مشخصکنندهٔ معیارها و چارچوب خاصیاند که الزاماً انطباقی با مصادیق هنر اسلامی ندارند بلکه باید و نبایدهایی را برای هنر وضع میکنند و بر اساس این باید و نبایدها ممکن است بسیاری از آثاری که در عرف هنرمندان به عنوان اثر هنری اسلامی شناخته میشوند، از دایرهٔ هنر اسلامی بیرون بمانند.
ارسطو و هنر
میراث فلسفیای که ما امروزه آن را به عنوان فلسفه اسلامی میشناسیم، با ترجمهٔ آثار ارسطو به زبان عربی آغاز شد و سپس با ابتکارات بدیع و شگرف فیلسوفان ایرانی مسلمان به بالندگی رسید. مهمترین فیلسوفی که سهم بسیاری در پرورش این فلسفه داشت، ابن سینا بود. پر بیراه نیست اگر بگوییم ابن سینا هنوز هم پس از گذشت هزار سال، نزد ارسطو شناسان جهان، در شمار مهمترین شارحان آثار ارسطو است و به رغم عمر کوتاهش، آثار فراوانی از خود به جا نهاد که عمدهٔ آنها مکتوبات فلسفی اوست. ما برای کاوش دربارهٔ معنای هنر و نیز هنر اسلامی، نخست باید آثار این فیلسوف مسلمان را جستوجو کنیم و پس از او به دیگران بپردازیم. اما قبل از ابنسینا، به دلیل اثرپذیری فراوانی که فلسفهٔ او و نیز سایر فلاسفهٔ ایرانی از ارسطو داشته، تعربف هنر را ازدیدگاه ارسطو بررسی خواهیم کرد. ادامه…