فیروزه

 
 

انسانی‌ترین ضد جنگ

پرونده جنگ«توهم بزرگ فیلمی است درباره‌ی جنگ، ولی بدون تبه‌کار یا قهرمان؛ تبه‌کار در حقیقت همان جنگ است.»
ژان رنوار

توهم بزرگ، اولین و شاید نمونه‌ای‌ترین فیلم ضدجنگ تاریخ سینماست. این فیلم درست در آستانه‌ی جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۷ ساخته شد. فیلمی راجع به دوستی و برادری در سخت‌ترین شرایط. از این جهت باید گفت انسانی‌ترین فیلم ضد جنگی است که ساخته شده است؛ چرا که جانب‌داری از هر شخصیت در مقابل دیگری تقریباً غیرممکن است. شخصیت‌ها به گونه‌ای پرداخت شده‌اند که در جایگاه خود همدلی برانگیزند.

داستان فیلم در سال ۱۹۱۶ و در زمان جنگ جهانی اول اتفاق می‌افتد. هواپیمای جنگی فرانسوی در یک مأموریت تجسسی در خاک دشمن، مورد اصابت نیروی هوایی آلمان قرار گرفته و دو سرنشین آن – مارشال و دوبولدیو- که یکی اشراف‌زاده و دیگری مکانیک بوده‌اند، به اسارت آلمان‌ها در می‌آیند. در اردوگاه، آنان با اسرای دیگری از طبقات مختلف هم‌سلول می‌شوند. این هم‌زیستی در ابتدا برای‌شان ناخوشایند است ولی در ادامه رفاقتی را سبب می‌شود که برای فرار گرد هم می‌آیند…

این‌که چند نفر و چگونه موفق به فرار می‌شوند دیدنی است، ولی تم اصلی فیلم همین میل به وحدت و دوستی در نهاد آدمی است که سبب می‌شود در هر شرایط و از هر ملّیت و نژاد، حتی برای آزادی دیگری – که تا دیروز او را در شأن خود نمی‌دانستی- حتی جانت را فدا کنی، و یا در عین این که چاره‌ای جز انجام وظیفه و کشتن اسیر فراری نداری، ولی فداکاریش را ارج بنهی وبه او ادای احترام کنی.

البته ماندگاری هر اثر هنری را گذشت زمان تعیین می‌کند، اما اتفاقاتی که در زمان اکران این فیلم افتاد و نیز وقوع جنگ دوم جهانی درست ۲ سال پس از ساخت فیلم، ازجهت دیگری این اثر را ماندگار کرده است. از اکران فیلم در کشورهای بسیاری نظیر آلمان (به دستور گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر)، ایتالیا (به دستور موسولینی گرچه خودش فیلم را تحسین کرده بود)، بلژیک (به دستور پل هنری اسپاک وزیر خارجه برادر چارلز اسپاک فیلم‌نامه نویس فیلم) و ژاپن و… جلوگیری به عمل آمد. آلمان‌ها آن را دشمن شماره یک سینمایی نامیدند و در طول جنگ بیش از ۲۰۰ کپی فیلم را از بین بردند. حوادث و اتفاقات زیاد است و در این مجال نمی‌گنجد.

اهمیت و تأثیرگذاری رنوار و فیلم‌هایش در تاریخ سینما بر کسی پوشیده نیست، تا آن‌جا که بیشترین تأثیر و نفوذ بر موج نو فرانسه را از آن او دانسته‌اند. رنوار یک رهبر تمام و کمال بود که نظارت و اعتقادش بر انجام کار را به همه عوامل منتقل می‌کرد. معروف است که رنوار هنگام شروع هر کاری، کلاهش را به احترام کار همه عوامل از سر بر می‌داشت و این‌گونه باور به موفقیت را به همه تزریق می‌کرد. ستایش از آثار او هم در میان سینماگران و منتقدان در شمار نمی‌آید. اورسن ولز می‌گوید: «اگر قرار باشد من فقط یک فیلم را نجات دهم، آن توهم بزرگ است.»

اما ایده این فیلم ماندگار را رنوار از کجا شکار کرده است؟ رنوار در جنگ جهانی اول، خلبان تجسسی ارتش فرانسه بود، – که خودش همین عکس‌برداری‌های هوایی را عامل اساسی در گرایش به سینما می‌داند- وی یک‌بار درحالی که مورد اصابت گلوله پدافند آلمانی‌ها قرار گرفته بود، به صورت معجزه‌آسایی توسط یک خلبان جنگنده فرانسوی، نجات یافت. سال‌ها بعد رنوار در حین فیلم‌برداری فیلم – تونی- که نزدیک یک پادگان هوایی ارتش بود، مجبور به ملاقات با فرمانده پادگان می‌شود تا از سر و صدای هوایی اندکی بکاهد. در آن‌جا با ناجی خود که حالا ژنرال ارتش شده، روبه‌رو می‌شود و خاطرات زنده می‌شود. آن‌ها شب‌ها را با هم می‌گذرانند و رنوار پای خاطرات عجیب ژنرال پین سارد می‌نشیند. پین سارد داستان هفت بار اسارت خود را می‌گوید، که هر بار فرار کرده است. و این جرقه ایده‌ی توهم بزرگ بود. البته از زمان این ملاقات‌های شبانه در سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۷ که فیلم ساخته شود، چندین فیلم‌نامه نوشته شد. یک سال بعد رنوار از چارلز اسپاکِ بلژیکی دعوت کرد تا در نوشتن فیلم‌نامه او را همراهی کند. فیلم‌نامه‌ی آن‌ها نظر هیچ کمپانی‌ای را جلب نکرد؛ چرا که در داستان هیچ شخصیت زنی نبود. (شاید بر اثر همین فشارها شخصیت زن آلمانی – السا- به داستان اضافه شد) سرانجام در سال ۱۹۳۷ با حمایت ژان گابن که در آن زمان در اوج شهرت بود، کمپانی تازه کارR.A.C سرمایه تولید فیلم را تهیه کرد تا ژان گابن هم در نقش مارشال بازی کند. نام فیلم از مقاله معروفِ نورمن آنجل- اقتصاددان انگلیسی- اقتباس شده است که در سال ۱۹۰۹ منتشر شد. وی در این مقاله جنگ را بیهوده و دلیل آن را صلاح اقتصادی مشترک کشورها می‌داند؛ که در این صورت جنگ، نه بازنده دارد و نه برنده.

گرچه توهم بزرگ نامش را به عنوان اولین ضد جنگ تاریخ سینما ثبت نمود، اما روزگار، شوخی تلخی با او کرد تا بهای ماندگاری‌اش را این‌گونه بپردازد. بخوانید جواب کوتاه رنوار را در پاسخ به سؤالی در مورد جنگ و صلح:

«من توهم بزرگ را ساختم. در آن سعی کردم تمام علایق و احساسات عمیقم را درباره سبب صلح بیان کنم. این فیلم بسیار موفق بود اما سه سال بعد، جنگ دوم آغاز شد. این تنها جوابی است که می‌توانم برای سؤال شما بیابم.»

منبع : آزادی و عشق در سینما- بهمن مقصودلو – انتشارات معین-۱۳۸۲