و حسین و اصحاب او را تشنگی سخت آزرده کرد. پس حسین کلنگی برداشت و پشت خیام زنان، به فاصله نه یا ده گام به طرف جنوب، زمین را بکند: آبی گوارار بیرون آمد.
آن حضرت و همراهان همه آب نوشیدند و مشکها پر کردند و بعد، آن آب ناپدید شد.
خبر به ابن زیاد رسید. سوی عمر سعد فرستاد که:
به من خبر رسیده است که حسین چاه میکند و آب به دست میآورد و خود و یارانش آب مینوشند! وقتی نامهٔ من به تو رسید، نیک بنگر که آنها را از کندن چاه -تا توانی- بازداری و بر آنها تنگ گیر و نگذار آب نوشند و با آنها آن کن که با عثمان کردند.
ابن سعد بر ایشان تنگ گرفت. تشنگی بر ایشان سخت شد.
—برگرفته از «کتاب آه»، بازخوانی مقتل حسینبنعلی (ع)، ویرایش یاسین حجازی