۱.
باد پاییزی میوزید
کاج
با سوزن برگهایش
پیراهن میدوخت
۲.
اگر تمام درختان را قلم نکردهام
پس چرا باد پاییزی
از هر پنجره
سرک میکشد
و برگهایم را
رنگ میزند؟
۳.
روزهای بارانی را سخت میگرفت
مردی که خود را
از چتر
به دار آویخت
۴.
فصل پشت فصل
پاییز
با گره گلی بر کفش
در باغها میدود
۵.
برگها
حرف ندارند
با باد پاییزی میروند
۶.
به باد رفتهای
برگ گلی کنار هر رد پایت
میگذارم
۲۹ آبان ۱۳۸۹ | ۱۳:۵۹
سلام به دوستان عزیز فیروزه
شعرهی صدرالدین را خواندم
آرزوی موفقیت برای شما اهالی فرهنگ و ادب می کنم