فیروزه

 
 

دیالوگ میان شخصیتهای متضاد

دیالوگ نویسی عنصر اساسی تخیل و جوهرهٔ درام و غالباً داستان کوتاه و رمان است. اینجا فرصتی برای شما فراهم می‌شود تا ضمن تمرین دیالوگ، تخیلتان را به کار بگیرید.

دیالوگی میان دو شخصیت کاملاً متضاد بنویسید. به عنوان مثال فروید و یونگ را انتخاب کنید که دربارهٔ روان‌شناسی مباحثه می‌کنند. یا یک فضانورد که با موجودی از سیارهٔ دیگر مشغول مقایسه زندگی و دنیای مخصوص خودشان هستند. دیالوگتان را به شیوهٔ نمایشنامه‌ای (البته بدون شرح صحنه) بنویسید. دیالوگ حاصله می‌تواند خنده‌دار یا جدی یا ترکیبی از هر دوی اینها باشد.

مشخص کنید که این دیالوگ چگونه پیش خواهد رفت؟ آنها به یکدیگر چه خواهند گفت؟ آیا وجه مشترکی خواهند یافت؟ هر کدام چه سؤالی از دیگری می‌پرسد؟ چه علایق مشترکی می‌تواند مورد سؤال قرار گیرد؟

قبل از شروع، این دیالوگ فرضی میان بتهوون و مدونا را بخوانید:

بتهوون : کنسرت خوبی بود ولی موسیقی خیلی تغییر کرده است. ببخشید! اجازه بدهید اول خودم را معرفی کنم. اسم من بتهوون است. من از میان قرنها سفرکرده ام تا ببینم چه بلایی بر سر موسیقی آمده است.
مدونا : بتهوون! کدام بتهوون؟
بتهوون : بتهوون، لودویگ ون بتهوون
مدونا : بسیار خب، ازلباستان خوشم آمد
بتهوون : ممنون. اسم این نوع موسیقی که شما می نوازید چیست؟
مدونا : پاپ راک
بتهوون : پاپ راک؟ باید قبول کنم که این کلمه برای من بیگانه است. ما در زمان خودمان برای اجرای کنسرت، کت مخصوص و لباسهای فاخر می پوشیدیم؛ نه مثل شما لباسهای پاره و عجیب.
مدونا : اما پوشش شما برای اجرای امروزی غیرصمیمانه و مخاطب گریز است.
بتهوون : من دراجرای موسیقی همیشه عواطف مخاطب را در نظر می گرفتم و به همین دلیل برای سمفونی پنجم خودم زحمت زیادی کشیدم تا اثر کاملی خلق کنم.
مدونا : خیلی خب[اگر حرفت تمام شده] حالا بیا با هم برقصیم.
بتهوون : موسیقی امروز بسیار بد است و من می دانم که نباید از این موضوع ناراحت شوم. شما هم بهتر است برای اجراهایتان لباس رسمی بپوشید.
مدونا : بسیار خب دوباره شروع می کنیم.

شعر تصادفی
طبق یکی از نظریات موجود در عرصه هنر، فرد خلاق عملی شبیه طبیعت انجام می‌دهد. یعنی با پاشیدن اتفاقی دانه‌ها، گیاهان و مناظر زیبا پدید می‌آورد.

تریستان تزارا [بنیان‌گذار کوبیت ادبی] نظریه شعر تصادفی را عملی کرد. او با برداشتن تصادفی کلمات از داخل یک کلاه شعری سرود.

هرچند بخت و تصادف بخشی از فرایند سرایش شعر است ولی در گام بعدی لازم است که استحکام ساختار شعر را با داوری دقیق، ارزیابی کنید. می‌توانید با خلق یک شعر تصادفی، هم بختتان را بیازمایید و هم قدرت داوری‌تان را ارزیابی کنید.

تعدادی کلمه از تیترها و آگهی‌ها جدا کنید و آنها را داخل یک جعبهٔ کوچک بریزید. اکنون جعبه را تکان دهید و سپس کلمات را به ترتیب بیرون آورده و کنار هم بچینید.

به شعر خود بنگرید! اقبال چه ره‌آوردی برایتان داشته است؟ آیا می‌توانید مطلب در خور توجهی در این شعر تصادفی بیابید که ایده‌ای برای یک داستان باشد یا اینکه باید شعر تصادفی دیگری خلق کنید.

منبع: Creative writing