فیروزه

 
 

بر سر دوراهی

امید مهدی‌نژاردانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ
وآنجا به نیکنامی پیراهنی دریدن
گه چون نسیم با گل راز نهفته گفتن
گه سرّ عشق‌بازی از بلبلان شنیدن
بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار
کآخر ملول گردی از دست و لب گزیدن
فرصت شمار صحبت، کز این دوراهه منزل
چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن
گویی برفت حافظ از یاد شاه یحیی
یارب به یادش آور درویش پروریدن

ای صاحب فال! بدان و آگاه باش که آیا می‌دانی که دولت عبارت از چه چیز می‌باشد؟ دولت عبارت از این است که دیدار یار و معشوق شرعی و قانونی خود را تماشا کنی و حتی اگر در کوچه‌ی آن‌ها به تکدی‌گری هم مشغول شوی به‌تر از این است که به مشاغلی از قبیل مدیریت و ریاست بپردازی. و همچنین بدان و آگاه باش که دوستی و رفاقت یک گوهر ارزشمند است که باید از آن محافظت جدی بنمایی و حتی اگر دوستی داری که خلاف و جانی است، نباید از او ببری، بلکه باید از طریق دوستی و مرام او را هدایت کنی. دوست داری به پارک (بوستان) بروی و در آن‌جا مثل غنچه پیراهن خود را پاره کنی و در آن‌جا از مظاهر طبیعت استفاده کرده و از طریق آن‌ها عشق خود را به یار خود ابراز نمایی. اما اول باید لب یار شرعی و قانونی خود را ببوسی، چرا که اگر این کار را انجام ندهی بعداً افسوس خواهی خورد و به همین خاطر دست و لب خودت را گاز خواهی گرفت. در ادامه بر سر یک دوراهی قرار خواهی گرفت. مراقب باش که بر سر آن دوراهی در فرصت مناسب با یار خود صحبت کنی. چراکه اگر بدون توجه از این دوراهی عبور کنی ممکن است دوباره یار خود را نبینی و مجبور شوی دوباره دست و لب خود را گاز بگیری. فردی در زندگی شما هست که نام او یحیی است و در خانه شاه یحیی صدایش می‌زنند. او بر اثر غفلت شما را از یاد برده است. از خداوند بخواه که او دوباره به یاد تو بیفتد و رسم و مرام درویش‌پروری را درباره‌ی تو رعایت کند. سعی کن همیشه به یاد دوستان باشی و هیچ‌گاه کاری انجام ندهی تا مجبور نشوی برای بار سوم دست و لب خود را گاز بگیری. همیشه به یاد خدا باش و از او مدد بخواه.