فیروزه

 
 

بهترین نمونه‌های فارسی ادبیات جنگ

رضا نجفی پرونده جنگبه ازای سیاهه‌ی انبوهی که از ادبیات جنگی انگلیسی، آلمانی، روسی و فرانسوی زبان ارائه دادیم، متأسفانه نمونه‌های اندکی را در ادبیات داستانی سه دهه اخیر کشورمان می‌توانیم بیابیم که دارای کیفیت قابل قبولی باشند.

آسیب‌شناسی این فقر، موضوع جداگانه‌ای است که راقم این سطور در جای دیگری به آن پرداخته است. از این رو، از میان کمابیش صد رمان مربوط به جنگ در ایران، در مقایسه با فهرست پیشین خود از ادبیات جهانی، تنها به تعداد اندکی دارای ارزش ادبی قابل قبولی به شمار می‌آیند. از این رو، شاید ناچار باشیم در این بخش، با تسامح بیشتری به ذکر نمونه‌هایی از ادبیات پایداری کشورمان بپردازیم.

در ابتدا به آثاری می‌پردازیم که جنگ در شهرها را روایت کرده‌اند و سپس با نگاهی کلی به ادبیات جنگ نظر خواهیم افکند. هر چند احتمال برخی کاستی‌های کتاب‌شناختی به ویژه در مورد آثار و نویسندگان اخیر کمابیش طبیعی شمرده می‌شود، با این حال نگارنده همین‌جا از خوانندگان و به ویژه نویسندگانی که نام و اثرشان از قلم افتاده است، پوزش می‌خواهد.

نخستین رمانی که پس از آغاز جنگ ایران و عراق نوشته شد و دست بر قضا به مضمون جنگ پرداخته بود، «زمین سوخته» اثر احمد محمود است. این اثر گزارش‌گرایانه و رئالیستی، حاصل تجربه نویسنده از حمله دشمن به شهر اهواز است.

احمد محمود در این اثر وضعیت شهر بی‌دفاع اهواز در آغاز جنگ و عکس‌العمل مردم شهر را در برابر این پدیده روایت می‌کند. هر چند به گفته‌ی برخی منتقدان، علاقه‌های سیاسی نویسنده گاه موجب می‌شود او از روایت واقع‌گرایانه حوادث این شهر جنگ‌زده عدول کند.

هر چند در «زمین سوخته» گاه تأثیر گرته‌برداری از ادبیات رئالیسم سوسیالیستی آشکار است، اما این رمان همچنان یکی از آثار ارزشمند ادبیات جنگ کشورمان شمرده می‌شود. احمد محمود در برخی از داستان‌های خود به ویژه در «قصه آشنا»، به این مضمون باز می‌گردد.

درباره شهر جنگ‌زده‌ی اهواز رمان دیگری که معمولا از آن یاد می‌شود، زمستان ۶۲ اثر اسماعیل فصیح است. البته فصیح در این رمان که بهترین رمان او شناخته می‌شود، با نگاهی انتقادی به جنگ می‌نگرد. نویسنده در این اثر خود به مانند دیگر آثارش از رئالیسمی گزارش‌گونه بهره می‌برد و قهرمان همیشگی خود جلال آریان را در مکان‌هایی آشنا (جنوب ایران) به روایت‌گری وا می‌دارد. فصیح در «مجموعه نمادهای دشت مشوش» بار دیگر به جنوب جنگ‌زده و جنگ شهرها باز می‌گردد.

در میان نوشته‌های محمود گلابدره‌ای نیز داستان بلند «اسماعیل اسماعیل» شرح نوجوانی اهوازی است که به انتقام قتل پدر، ستون پنجم عراقی‌ها را می‌کشد و موجب نجات جان عده‌ای از رزمندگان می‌شود.

سیروس طاهباز نیز در اثر داستانی خود به نام «دعای مرغ آمین» در قالب دو نامه بلند، یکی از اهواز به تهران و دیگری از تهران به اهواز، به شهر جنگ‌زده اهواز می‌پردازد.

اصغر عبدالهی در «آفتاب در سیاهی جنگ گم می‌شود» و بسیاری از داستان‌هایش مانند «نگهبان مردگان»، «گربه گمشده»، «یک خانم متشخص» و «اتاقی پرغبار»، شهرهای جنوبی ایران را در جریان جنگ به تصویر می‌کشد. بهار محمد نیز در مجموعه «شعله‌های آتش در میان قیرخانه» کارگرانی را به تصویر می‌کشد که به هنگام حمله دشمن به پالایشگاه آبادان زیر گلوله باران به اطفای حریق قیرخانه پالایشگاه می‌پردازند.

قاسمعلی فراست از نخستین نویسندگانی است که به خرمشهر پرداخته است. او رمان خود «نخل‌های بی‌سر» را از اشغال خرمشهر و آوارگی خانواده‌ای خرمشهری می‌آغازد و پایان رمانش را به آزادی خرمشهر اختصاص می‌دهد. او در مجموعه داستان‌هایی چون «زیارت» و «خانه جدید»، بار دیگر به جنگ و کمابیش به جنگ شهرها باز می‌گردد. فراست همچنین در رمان دیگرش «نیاز» به حاشیه‌های جنگ و این بار از نگاه یک دختر نوجوان می‌پردازد.

افزون بر فراست، نویسندگان دیگری نیز به مضمون خرمشهر در جریان جنگ پرداخته‌اند. علیرضا افزودی در داستان بلند «مخمصه»، منیژه آرمین در «سرود اروند رود»، ناصر مؤذن در «آخرین نگاه از پل خرمشهر»، پرویز مسجدی در «روزهای مقاومت در خرمشهر»، اسماعیل عرب خویی در داستان «زنبورک»، کاوه بهمن در رمان «جنگی که بود»، منیژه جانقلی در رمان «در جستجوی من»، جمشید خانیان در «کودکی‌های زمین» و فرهاد حسن‌زاده در رمان «مهمان مهتاب» از این جمله‌اند. حسن‌زاده همچنان رمان «حیاط خلوت» خود را نیز به موضوع جنگ اختصاص داد.

اما متأسفانه برخی از آثار یادشده – که از مشخص کردن‌شان پرهیز می‌کنیم- فاقد ارزش ادبی در خور توجه و گرفتار خام دستی و نگاه کلیشه‌ای و شعاری به جنگ هستند.

ادبیات جنگ تنها به خرمشهر و اهواز خاتمه نمی‌یابد. ماجرای داستان‌های «صخره‌ها و پروازها» و «نفر پانزدهم» از جهانگیر خسروشاهی، «در روزهای طولانی» اثر رضا رئیسی، «ترکه‌های درخت آلبالو» نوشته اکبر خلیلی، مجموعه «آن سوی مه» از داریوش عابدی و «چته‌ها و کوه و گودال» نوشته ابراهیم حسن‌بیگی به تشریح رویدادهای جنگ در کردستان اختصاص دارد. داستان «آتش در خرمن» نوشته حسین فتاحی به سوسنگرد مربوط می‌شود. او همچنان رمان جنگی دیگری به نام «عشق سال‌های جنگ» را در کارنامه خود دارد. احمد جانه نیز در «زن، جنگ، امید» به روایت زندگی آوارگان جنگی، موشک باران شهرها و فعالیت ستون پنجم می‌پردازد.

مهدی سحابی در رمان «ناگهان سیلاب»، موشک‌باران شهرها را در قالب داستانی تخیلی بدون اشاره به زمان و مکان خاصی روایت می‌کند؛ این اثر که از نخستین آثار مربوط به موشک‌باران شهرهاست، فضایی نسبتا سوررئال دارد. جواد مجابی نیز در «شب ملخ» به گونه‌ای رئالیسم جادویی می‌رسد. بر اثر اصابت موشکی به گورستان شهر، مرده‌ها آزاد می‌شوند و از سویی دیگر، زندگان از ترس بمباران به زیرزمین‌ها پناه می‌برند.

نویسنده در داستان دیگرش «زیگورات واژگون» بار دیگر به مضمون موشک‌باران باز می‌گردد.

منصور کوشان هم در رمان کوتاه «محاق» به روشنفکرانی می‌پردازد که در جریان موشک‌باران شهر به خارج از شهر پناه برده‌اند. البته این رمان بیشتر تأثیر جنگ بر روشنفکران را نشان می‌دهد تا پدیده‌ی جنگ شهری را.

از دیگر نویسندگان مشمول بحث، می‌توان از قاضی ربیحاوی با کتاب «وقتی که دود جنگ در آسمان دهکده دیده شد» و برخی از داستان‌هایش، نسیم خاکسار در داستان‌های «جنگ کی تمام می‌شود» (با نگاهی ضدجنگ)، اکبر سردوزامی با مجموعه «خانه‌ای با عطر گل‌های سرخ» و علی اصغر شیرزادی با برخی از داستان‌های کوتاهش نام برد. شیرزادی به ویژه در نخستین رمان جنگی خود «هلال پنهان» می‌کوشد به شیوه‌ای مدرن اثری در ژانر ادبیات جنگ بیافریند.

داستان بلند «جنگی بود، جنگی نبود» نخستین تجربه مجید قیصری در زمینه داستان بلند و «کودکی‌های زمین» اثر جمشید خانیان را نیز می‌باید در این فهرست قرار دارد. مجید قیصری همچنین در مجموعه داستانش «طعم باروت» به پس زمینه‌های اجتماعی جنگ نظر دارد.

اما اکنون که از ادبیات دفاع شهری فارغ شدیم، می‌توانیم به ادبیات جبهه‌ها و اصولاً ادبیات جنگ به شکل عام بپردازیم.

با آغاز جنگ، از نخستین آثاری که در این باره چاپ شد می‌توان به داستان‌هایی از مجموعه «دو چشم بی‌سو» از محسن مخملباف و «شش تابلو» از عبدالحی شماسی اشاره کرد. مخملباف در «باغ بلور» به شکل غیر مستقیم گریزی به مسأله جنگ می‌زند.

برخی از داستان‌های مجموعه «خداحافظ برادر» اثر رضا رهگذر (محمدرضا سرشار) نیز از جنگ تأثیر گرفته‌اند.

فیروز زنوزی جلالی نیز آثار فراوانی با مضمون جنگ می‌نویسد که از آن جمله «سال‌های سرو»، «خاک و خاکستر»، «روزی که خورشید سوخت» و … را می‌باید نام برد. علی مؤذنی در «قاصدک» می‌کوشد به شیوه رئالیسم جادویی با مضمون جنگ رو به رو شود. حسن احمدی در دو مجموعه داستان «باران که می‌بارید» و «بوی خوش سیب» و اکبر خلیلی در «کارون پر از کلاه» با فرم و تکنیکی نه چندان محکم، موضوعات مربوط به جنگ و جبهه و شهادت را دست‌مایه خود قرار می‌دهند.

سید مهدی شجاعی غالباً از تک‌گویی نمایشی برای نمونه در «ضریح چشم‌های تو» سود می‌برد. از دیگر آثار او «ضیافت» و «دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز» را می‌توان نام برد. رضا شابهاری «نفس‌ها و هوس»، ناصر ایرانی «عروج»، «راه بی‌کناره» و «راز جنگل سبز»، محمدرضا بایرامی «عقاب‌های تپه ۶۰» را درباره جنگ می‌نویسند.

البته «پل معلق» اثر بعدی بایرامی موفقیت بیشتری نصیب نویسنده‌اش می‌کند.

حسن خادم در «اقیانوس سوم» داستان رزمنده‌ای را باز می‌گوید که پس از گرفتار شدن در میان نیروهای دشمن با گرفتن چند اسیر به سوی نیروهای خودی باز می‌گردد.

اسماعیل جمشیدی در «پلیکا»، هادی خرمالی در «چشمانم زنده است»، ناصر جلیلی در «چشم‌های اشک آلود»، حسین اعرابی در «طلوع در صبح روز دیگر»، مصطفی زمانی‌نیا در «راه دراز استانبول» و «یه شب ماه می‌آد» به جز جنگ به مسائل حاشیه‌ای جنگ نیز نظر دارند.

رنجبر گل محمدی از پرکارترین نویسندگان جنگ، در «طلوع زمین» به تحول روحی محتکر ضدانقلابی می‌پردازد که در پی شهادت دو فرزندش خود نیز به جبهه می‌رود و شهید می‌شود.

سید یاسر هشترودی «خواب‌های تلخ عمران» را که درباره بازداشتگاه‌های عراق است، بر اساس گفتگوهایش با یک اسیر آزاد شده می‌نویسد. «بازگشت از مرگ» اثر عبدالجبار اسدی حویزیان نیز مضمونی مشابه دارد.

احمد دهقان پس از رمان نسبتاً موفق «سفر به گرای ۲۷۰ درجه»، مجموعه داستان «من قاتل پسرتان هستم» را می‌نویسد که بحث‌های گوناگونی را بر می‌انگیزد. محمد رضا کاتب در «دوشنبه‌های آبی ماه» می‌کوشد نگاهی نو به جنگ و جبهه داشته باشد.

در حوزه ادبیات نوجوانان، محسن مؤمنی «زمانی برای بزرگ شدن» را می‌نویسد که نخستین تجربه‌ی او در زمینه ادبیات پایداری است. داوود غفارزادگان نیز برای همین گروه سنی، «آواز نیمه شب» را می‌نویسد که پس از «زخمه» و «فال خون» سومین رمان جنگی او به شمار می‌رود.

فریبا کلهر نیز از نویسندگان فعال کودکان و نوجوانان است که رمان «پسران گل» او به مسأله جنگ مربوط می‌شود. در این زمینه می‌باید از برخی از داستان‌های مصطفی رحماندوست نیز یاد کرد که برای نوجوانان نوشته شده است. همچنین جزء آثار نسبتاً جدید حوزه کتاب کودک و نوجوان می‌باید از «کوچه صمصام» نوشته حمیدرضا نجفی و «دوستان خداحافظی نمی‌کنند» نوشته داوود امیریان نام برد.

در حوزه داستان‌های کوتاه در سال‌های اخیر مجموعه داستان «فعلاً اسم ندارد» نوشته احمد غلامی نظر منتقدان را به خود جلب کرد. او همچنین در مجموعه داستان «همه زندگی» که نخستین کتاب او در حوزه ادبیات جنگ است، با دیدی انتقادی به پدیده جنگ پرداخته بود.

همچنین مجموعه داستان‌های «حضور» اثر فیروز زنوزی جلالی و «سرپیچی از پیچ‌های هزارچم» اثر محمد بکایی نیز جزء ادبیات پایداری شمرده می‌شوند. در حوزه‌ی رمان، می‌توان به «گنجشک‌ها بهشت را می‌فهمند»، نخستین رمان جنگی حسن بنی عامری اشاره کرد که با گرایشی سوررئالیستی جنگ را روایت می‌کند. رضا امیرخانی که در نخستین رمانش «ارمیا» به موضوع دفاع مقدس پرداخته بود، در رمان جدیدترش «منِ او» که رمان موفقی از کار درآمد، بار دیگر به همین مضمون باز می‌گردد. محمد ایوبی نیز با سه رمان به هم پیوسته خود (سه‌گانه) توانست خوش بدرخشد.

و سرانجام برای حسن ختام این بخش، از جمله جدیدترین آثار نوشته شده در ژانر ادبیات جنگ می‌باید از «عقرب روی پله‌های راه آهن اندیمشک» نوشته حسین مرتضییان آبکنار نام ببریم که به سبب ساخت حرفه‌ای خود با اقبال خوبی رو به رو شد.