۱
تنهاست در تالار،
با جام سرخ در دست،
کلاه پَر بر سر.
آن سوی پنجره، لاشههای متلاشیشده،
درختان بر زمین افتاده
و سگانی هار
سرگردان در اطراف.
۲
خم میشود
بر فضای تهی،
مژگانش چسبیده به عینک،
دهان بیدندانش در کار نشخوار کلماتی نامفهوم
در بارهی افتخارات از دست رفته.
و در دوردست، گارد سلطنتی
نشسته گرداگرد میزی
پارسکنان به یکدیگر.
۳
بر آماسیده
همچون سیبی گندیده
از سوراخهایش بیرون میجهند
مارهای سیاه و رازهای پوک.
۴
چرتزنان
در خیال سرزمینی میآفریند
غرقه در سکوتی سر سپرده
شنوای نطقهای هوشربای او.
۵
سرشار از کِبر بر آستان جهان میایستد
آمادهی به صدا در آوردن ناقوسِ واپسین
برای بازگشت به ابتدای خلقت
بازیکنان با دو گوی آتشین
گویی هردو یکی شعله بیش نبود:
خدا و جنگ.
۶
دیگر هیچکس در شهر
فیضی نخواهد برد از جادوی دستهای او
هنگامِ در آمیختن ِ رنگهای شعلهور.
مردمِ شهر را رئیسجمهوری نیست
تا هورا کشند
برای روایتهای افسانهای ِ او
از کشتن غول و
دریاهای طوفانزای خشم او.
۷
میجود ناخنهایش را
با لثههای خونآلود،
اینگونه نوحه میکند رئیسجمهور بر سقوط تندیساش.
سهیل نجم
سردبیر نشریهی گیل گمش (نشریهی فرهنگی عراق به زبان انگلیسی)
دبیر بخش سیاسی روزنامهی الجریده
عضو انجمن عراقی دفاع از حقوق خبرنگاران عراقی.
متولد ۱۹۵۶در بغداد
لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه بصره در سال ۱۹۷۸
فوق لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه سنادر سال ۲۰۰۲
آثار او:
دو کتاب شعر که در سالهای ۱۹۹۴ و ۲۰۰۲ در بیروت و دمشق منتشر شدهاند.
و بیش از سیزده جلد کتاب که شامل ترجمههای او از آثار ادبیات جهاناند. وی جهان عرب را با شاعرانی از کشورهای انگلستان و آمریکا و سایر کشورهای جهان آشنا کرده است. نیز از رماننویسان برجستهی معاصر همچون نیکوس کازانتراکیس و خوزه ساراماگو کتابهایی را ترجمه کرده است. یکی از تازهترین کتابهای او «از مدرنیسم تا پستمدرنیسم» است.