نگریستن، فعالیتی است خلاقانه که به تلاش نیاز دارد. هر آنچه در زندگی روزمره میبینیم، کم و بیش با عادتهای اکتسابی دستخوش تغییر شکل میشوند و تلاش برای دیدن چیزها بدون آنکه شکلشان دچار تحریف شود به چیزی چون شهامت نیاز دارد.
«آنری ماتیس»
موجودات زنده و بیجان اطراف ما هر کدام به واسطه تعاملاتی که با یکدیگر دارند منشاء اتفاقات و تغییراتی هستند که با خود ماجراها و یا حداقل یک ایده اولیه یک داستان را همراه دارند. مهم این است که با نگاهی دقیقتر و همدلانه به آنها بنگریم. با گوشِ چشم صدایشان را بشنویم و راه را برای بیان قصهای که دارند هموار سازیم. این مجموعه سعی دارد تا راهی باشد که اطرافمان را بهتر ببینیم و راحتتر از آنها بنویسیم.
بخش اول – جایی برای لکهها
بخش دوم – دستیار
بخش سوم – ماجرای غمناک یک دلقک
—
بچه که بودم، گاهی به کاشی و سرامیک آشپزخانه و حمام خیره میشدم. نقشها و طرحهای روی سرامیکها کمکم جلوه دیگری پیدا میکردند و من را به دنیای خودشان دعوت میکردند. دنیایی سرشار از وهم و خیال.
این بار نولی من را به کودکیم باز گرداند. تصاویر روی سرامیکی که نولی از آنها اسکن گرفته بود بینظیر بودند. چهرههایی جالب که تا به حال نمونه آنها را ندیده بودم. نولی در کمتر از ثانیهای از میان نقوش درهم روی سرامیک، شخصیتی جدید برایم کشف کرد. من و نولی با تعداد زیادی کاراکتر روبرو بودیم که از آنها نام و نشانی نداشتیم. اما از صورت و نگاهشان میشد نام و نشانی برایشان در نظر گرفت.
سرامیک را از چهار جهت نگاه میکنم و شخصیتهای اصلی را انتخاب میکنم.
روی الف: گوشه پایین سمت چپ نقش صورت دو مرد تنومند دیده میشود. اسم آنها را جابرخان و ناصرخان میگذارم. آنها با هم برادرند. کارشان عیاری است. آنها به دفاع از مردم ناتوان در برابر ستمگران میپردازند و قافلههای مردم را از شر راهزنها در امان نگاه میدارند و…
روی ب: سمت راست و بالای سرامیک نقش سه نفر نمایان میشود. به نظرم آدمهای مکاری هستند. خوب است آنها را روبهروی ناصر و جابر قرار دهم. آنها اشرار و راهزنان سیاس آن منطقه هستند که نفوذ زیادی در حکومت دارند و کارهایی را به نفع خود سامان میدهند. آنها را قارون، صمصام و فریبرز مینامم.
روی ج: وجه سوم سرامیک تصویر سه نفر را نشانم میدهد. آنها چهرههایی خنثی دارند. به نظر میآید ایشان ملکه، همسر و وزیرش باشند. از تصویر پیداست که بین ملکه تاج الملوک و همسرش میکاییل قهر شدیدی حاکم است. وزیر آنها که «نیریز صاحب صفت» نام دارد با استفاده از اختلاف بین این زوج خودش به رفع و فتق امور میپردازد.
روی د: در این وجه از سرامیک دو چهره بیشتر از همه خودنمایی میکنند. به نظرم میآید آنها بعدا وارد قصه خواهند شد و فعلا برایشان نقشی را در نظر نمیگیرم.
برای یک داستان مفصل و دنبالهدار نیاز به شخصیتهای دیگری هم دارم که پیدا کردنشان از روی سطح سرامیک و با کمک نولی عزیز کار سادهای خواهد بود. اما لازم است از این چند نفر اطلاعات بیشتری داشته باشم. برای تهیه زندگینامه این افراد سوالاتی را مطرح میکنم و از نولی میخواهم بیدرنگ پاسخهایی به من ارایه دهد.
و اما سئوالات:
۱. نام
۲. جنسیت
۳. قومیت
۴. محل دقیق زندگی
۵. مشخصات ظاهری
۶. منبع درآمد
۷. کمبودش در زندگی
۸. نیاز فعلی
۹. راز قلبی
۱۰. مشکل کلی و مشکل فعلی
۱۱. خاطره شخصی
۱۲. اعتقاد درونی
۱۳. یک آرزوی همیشگی
۱۴. الان کجاست، چه میکند و چه میگوید
۱۵. ارتباطش با سایر شخصیتها
۱۶. اطلاعاتی از دوران کودکی و نوجوانی و…
۱۷. اطلاعات خانوادگی
۱۸. و هر آنچه لازم است درباره او بدانیم
با پاسخ به این فهرست از سئوالات میتوانم به این تصاویر جانی دوباره بدهم و آنها را وارد ماجرایی جالب کنم.
این شخصیتها جان میدهند برای یک داستان فانتزی و یا یک فیلمنامه انیمیشن.
۲۹ آبان ۱۳۹۱ | ۰۲:۰۳
عالی بود ممنون
۶ آذر ۱۳۹۱ | ۲۱:۱۱
سلام…
این هم نگاهیست