«وقتی برامون باقی نمونده که فکرکنیم چطور این اتفاق افتاده… حالا ثروتمندها میتونن تا ابد زندگی کنن و فقیرترها… فقط دلشون میخواد وقتی از خواب بیدار میشن یه روز دیگه وقت داشته باشن».
وقتی که دیگر «پول» کالای رایج نباشد؛ وقتیکه انسانها بفهمند حیاتیترین و ارزشمندترین کالای مادیشان در این دنیا چیزی نیست جز «زمان» و هنگامی که «ثانیهها» بشوند وسیلهای برای مبادلهها و معاملهها، زندگی انسانی چهرهای متفاوت پیدا میکند. اسکناسها و سکهها کنار گذاشته میشوند و باید زمانها صرف کار و فعالیتی شود که در مقابلش زمان بیشتری برای زنده بودن به دست بیاید. و چیزی برای آدمها ارزش پیدا میکند که زندگیشان نه به اعتبار که واقعاً به آن وابسته است.
تصورش آسان نیست که چطور میشود زمان را معامله کرد. اما In Time در یکساعت و چهل و دو دقیقه این دنیا را خلق میکند، بحرانهایش را نشان میدهد، عاشقانههای مردمانی را به تصویر میکشد که تنها ۲۴ ساعت ذخیره برای زندهبودنشان دارند، به زندگی سرمایهدارانی سرک میکشد که یاد گرفتهاند چطور زمانها را مصادره کنند و به تو میفهماند حتی در چنین دنیای عجیبی نیز انسان میتواند عاشق شود، محبت کند، انسان باشد و باز هم میتوان امیدوار بود که رابینهودی پیدا شود که به آدمهای فقیر و بیزمان، نه طلا و غذا، که ثانیههایی برای زندگی ببخشد. که به داروغهٔ زمان در این سرزمین ثابت کند «با گرفتن عمر دیگران جاویدان نخواهد شد».
In Time (۲۰۱۱) Written and Directed by Andrew Niccol