وقتی به گذشته زندگی خودم نگاه میکنم، میبینم که در این هشتاد سال چگونه همواره در معرض تصادف بودهام. گذشته از سه تصادف رانندگی، همهٔ آنها ختم به خیر شده است. تنها کتابی که نوشتهام به خاطر فرصتی بود که برای خدمات انساندوستانه در پاکستان نصیبم شد و با احساسات عمیق من نسبت به نظام قبایلی هماهنگ بود. این علاقه در سالهای تحصیل در مدرسه جوانه زد و با گذشت سالها شدیدتر و قویتر شد. من هیچ گاه تصمیم نگرفتم که نویسنده باشم. من با این علاقه، با یک احساس شروع کردم و به اولین کتابم رسیدم -که سی سال بعد چاپ شد- تا مخاطب پیدا کنم. این که این تلاش سرانجامی مانند «درد بیهودهٔ عشق» [اولین کمدی شکسپیر] پیدا نکرد جدیدترین و شاید بهترین تصادفی است که در زندگی من اتفاق افتاده است.
Jamil Ahmad, author of The Wandering Falcon