فیروزه

 
 

یا نه‌نوشتن الف

عربان از هم‌آن دبستان تفاوت دو نشانه‌ی «ی» و «یٰ» را می‌آموزند، و اولی را ی می‌خوانند و دومی، که به عادت بی آن حرکت کوتاه (نیم‌الف) نوشته می‌شود، را ا تلفظ می‌کنند؛ یعنی یکی از نشانه‌های حرف اول الف‌بای عربی هیأتی قریب به نشانه‌ی حرف آخر دارد و تفاوت‌شان نیم الف و دو نقطه است.

فارغ از این نشانه‌ها، دستور زبان عربی حاوی بحث‌های مفصلی در باره‌ی مواضع الف مقصوره (یٰ) و الف ممدوده (ا) است، و یک عرب درس‌خوانده بی‌ آن که معطل آن دو نقطه یا نیم الف باشد، می‌تواند خود نگارش و خوانش صحیح انتهای کلماتی چون معنی، لیلی و موسی را به‌یابد.

در روند عمومی ترویج پارسی اما، در یک سهل‌انگاری غریب که حتا نویسنده‌های دست‌نامه‌های فرهنگستان نیز برکنار از آن نیستند، دو نشانه‌ی «ی» و «یٰ» یکی انگاشته شده‌اند و تمام کلمات مختوم به این دو با تک‌نشانه‌ی «ی» نگاشته می‌شوند. به بیان دقیق‌تر در دستور معاصر پارسی پرونده‌ی الف مقصوره از حرف اول الف‌با به حرف آخر آورده شده است و خوانش اواخر کلماتی چون عیسی، معلی یا کسری یکی از استثنائات سماعی تلفظ ی دانسته می‌شود.

صاحبان این رویه البته به درستی بر آنند که انتقال قواعد دستوری الف مقصوره (الف کوتاه) از عربی به پارسی ناشدنی است؛ چه این قواعد تنها در کلان دستور عربی معنادار هستند و با پذیرفتن آن‌ها تمام صرف عربی به دستور پارسی سرریز خواهد کرد. نیز، ایشان به درستی الف‌بای معاصر پارسی را فاقد نشانه‌ی الف کوتاه (یٰ) می‌دانند. اشتباه ایشان اما تقدم مکتوب بر ملفوظ در روند پارسی کردن الف کوتاه (یٰ) است، و تحویل آن نه به الف بلند (ا) که به یا (ی)، که به بی‌قاعده‌‌گی تلفظ کلمات حاوی این نشانه ختم شده است.

محتمل‌ترین اتفاق در این سهل‌انگاری نشانه‌نگارانه گم شدن سماع سره‌ی کلمات حاوی الف کوتاه است؛ اتفاقی که عمدتاً در هیأت تلفظ طبیعی این کلمات به یا و نه الف رخ داده است؛ چه تلفظ صحیح این کلمات نه از نشانه‌ی مشترک ی قابل برداشت است و نه عموم پارسان امکان رجوع به قواعد صرف عربی را دارند و ناگزیر چیزهایی بر زبان می‌آورند که به زبان می‌آید و گاه خود عربان را به تعجب می‌‌اندازند.

البته تغییر تلفظ کلمات دخیل بر اسلوب آوایش زبان میزبان روالی رائج است و خود عربان سرآمد این کار هستند؛ تشتت در تلفظ کلمات مختوم به الف کوتاه در پارسی اما نه سازگاری آگاهانه برای تسهیل بیان که جدایی گوینده از قاعده و سماع سره‌ است. عربان عامدانه دموکراسی را دیموقراطی می‌خوانند و تلویزیون را تلفاز کرده‌اند و بنفش را بنفسجی می‌گویند؛ در معنی، منتهی و لیلی اما داستان از این قرار نیست.

بیرون از این پی‌وستار ناسره کلماتی هستند که به واسطه‌ی شهرت وحیانی خود هم‌واره به درستی تلفظ شده‌اند؛ کلماتی چون موسی، مجتبی یا حتی. در ادامه کلماتی حاوی الف کوتاه است که عموم پارسان آن‌ها را با الف بلند می‌نویسند و اسماعیل و نجوا نمونه‌هایی از آن است. پس از آن کلماتی است که هر دو صورت نگارش آن‌ها رائج است؛ مانند: مولی و وسطی. و در نهایت کلماتی است که اسلوب یایی آن‌ها بدخوان است و به تدریج نگارش آن‌ها با الف بلند فراوان می‌شود؛ مثل حسنی و بشری که خوانده شدن‌شان به صورت حسن و بشر منسوب، ما را وا داشته‌ است که حسنا و بشرا به‌نویسیم‌.

اشتباه اما با ی خواندن اواخر کلماتی آغاز می شود که در واقع ا هستند. آشناترین نمونه‌ی این خطا کلمه‌ی «معنی» است که البته به صورت صحیح «معنا» نیز تلفظ می‌شود. کلمه‌ی دیگر «منتهی» است که استعمال صحیح آن به صورت «منتها» رواج کم‌تری دارد؛ تا به‌رسیم به «بلی» که صورت اصیل آن تنها در بیان ادبی استعمال می‌شود. کلمه‌ی لیکن و مخفف آن (لیک) مورد دیگری است که به اقتضای ادبی این تلفظ را پیدا کرده‌ است و در نهایت کلمه‌ی لیلی که این روزها واژه‌ی مستقلی از صورت اصلی لیلا خوانده می‌شود.

چاره‌ی این سردرگمی‌‌ البته باز کردن پای صرف عربی به دستور زبان پارسی نیست؛ نیز نه‌باید به دنبال اضافه کردن نشانه‌ی الف کوتاه (یٰ) و یای کشیده (ی) به الف‌بای پارسی بود؛ چاره تحویل هم‌واره‌ی الف کوتاه عربی به الف بلند پارسی و تهی کردن نشانه‌ی یای پارسی از موارد استنثای تلفظ به الف است.

این گونه نشانه‌ی ی پارسی هیچ‌گاه ا تلفظ نه‌می‌شود؛ و در مواردی چون لیک، بلی و لیلی تحول واجی بازگشت‌ناپذیر الف کوتاه به یا پذیرفته می‌شود. با این ممشاء ما به پی‌وستاری از کلمات حاوی الف کوتاه می‌رسیم که به اسلوب پارسی نگاشته و خوانده می‌شوند: موسا، مصطفا، مرتضا، مجتبا، عظما، اقصا، ادنا، کبرا، حتا، وسطا، سفلا، اسماعیل، الاه، مولا، مصلا، معلا، حسنا، بشرا، هدا، طوبا، معنا، منتها، مدعا، تمنا، سماوات، صلوات، زکات، مشکات.

این قاعده البته ناظر به کلمات پارسی و پارسی‌شده است و زمانی که یک عبارت عربی را عیناً نقل می‌کنیم باید به اسلوب عربی و نشانه‌های آن وفادار باشیم. مهم‌ترین مورد این نقل‌‌ها لفظ جلاله‌ی الله است که عیناً با الف کوتاه عربی نگاشته می‌شود؛ نیز آیات و روایات و ترکیب‌هایی چون بسم‌ الله الرحمن الرحیم، بسمه تعالی، اللهم صل علی محمد و آل محمد، علی بن موسیٰ الرضا المرتضیٰ، منتهی الآمال، علم الهدی یا مسجدالأقصی.

و در نهایت ترکیب‌های کژتاب عربی است که نه ناگزیر از نقل آن‌ها هستیم و نه پارسی‌نویسی‌شان چندان میسر است، و نیک آن است که آرام‌آرام از استعمال آن‌ها دست به‌شوییم؛ کلماتی حاوی الف کوتاه چون: الی، اثنی عشر، علی رغم، هکذا، لهذا، علی هذا، منتهی الیه، علی حده، علی ای حال …


به خواست نویسندهٔ محترم مقاله، فیروزه هیچ تغییری در رسم الخط ایشان نداده است.