آدام سندلر در چهرهای متفاوت. این را اولش گفتم تا هم خودم را راحت کنم و هم شما را. بهتر است به این سندلر متفاوت (بَری ایگان) عادت کنید و از فیلم لذت ببرید. اما بهترین شکلی که لذتتان را کامل و عیشتان را تمام خواهد کرد، اطمینان کردن است. به فیلمساز اعتماد کنید و خود را در رینگ فیلم رها کنید. تنها کاری که سرخوشانه میتوانید انجام دهید، رقص پایی است نرم و آرام. او خودش بهتر میداند کی و کجا به شما ضربه بزند و چقدر هم خوب این کار را میکند. افتتاحیهٔ غریب فیلم با آن صحنه تصادف شگفتانگیز چنان شما را گیج و منگ میکند که برای آن رقص سرخوشانه تا پایان بازی، بهانه لازم را داشته باشید. گرچه فیلمساز رهایتان نمیکند؛ او ماهرانه شما را بازی میدهد و درست لحظهای که فکر نمیکنید ضربه بعدی را حوالهتان میکند، ضربه بعدی و بعد، ضربه بعدی. و باز هم ضربه بعدی.
بگذرید از آن پیانوی عجیب که معلوم نیست چطور سر از آن پیادهروی جلوی گاراژ درآورده؛ بگذرید از آن شیشه خورد کردنهای لذتبخش وقتی شما هم مثل بَری از دست خواهرهایش جانتان به لبتان رسیده؛ باز هم بگذرید از آن قضیه احمقانه پودینگهایی که قرار است سفر هوایی مجانی تا آخر عمرش را برایش تضمین کنند؛ و باز از آن اخاذی دیوانهکننده و حرصآور بر سر اشتباه بوالهوسانه بَری. اگر از همه اینها و حتی از عقده خالی کردن او در دستشویی رستوران به وقت اولین قرارش با لینا لئونارد هم بگذرید، نمیتوانید وقتی بَری با قفل فرمان ماشین به جان اخاذها افتاده و حالا اینبار درست جایی که باید و بر سر کسانی که باید عقده خالی کند با میله فولادی میکوبد، از لذتی که میبرید بگذرید. و بالاتر از آن هرگز نمیتوانید عیش کاملشدهتان را منکر شوید، وقتی بَری با گوشی چسبیده به دستش این همه راه را شب تا صبح میآید و میرسد به فروشگاه رییس باجگیرها، وارد میشود و کاری را میکند که بیشک شما هم از ته دل همان را میخواهید. چرا؟ به خاطر لینا. شاهکار است.
Punch-Drunk Love (۲۰۰۲) Written and Directed by Paul Thomas Anderson